کتاب عمیقترین چاه: کاوشی در زخمهای پنهان
- روان شو
- فیلم و کتاب

کتاب عمیقترین چاه نوشتهی نادین برک هریس، سفری تکاندهنده به دنیای تأثیرات زخمهای دوران کودکی بر سلامت جسم و روان انسان است. در این مقاله، به معرفی کتاب عمیقترین چاه میپردازیم و نشان میدهیم چگونه این اثر توانسته نگاه ما به تجربههای تلخ کودکی را دگرگون کند. دکتر هریس با زبانی صمیمی و علمی، داستان زندگی حرفهای خود را با یافتههای پژوهشی درهم میآمیزد تا نگاهی نو به پیوند میان آسیبهای کودکی و مسیر بهبودی انسان بیندازد
کتاب عمیقترین چاه
گاهی با افرادی روبهرو میشویم که از آگاهی کامل ذهنی برخوردارند، آنها برای ما از صدماتی که از کودکی تا الان دیدهاند میگویند و دلیل اکثر رفتارهای اطرافیان خود را نیز درک میکنند اما با اینحال از رنج درونی زجر میکشند و نمیتوانند عامل آن را رفع کنند.
اینگونه افراد معمولاً افرادی مضطرب هستند و از دید روانپزشکان سیستم سمپاتیک بدن این افراد (یعنی آن بخش از بدن که به هنگام ترس و هیجان فعال میشود و باعث بالا رفتن ضربان قلب، گشاد شدن مردمک چشمها و از این قبیل رفتارهای بدن میشوند.) از بعد ترومایی که تجربه کردند به طور مداوم فعال است و بدن این افراد همیشه به صورت آماده باش قرار داد.
حتی خود ما نیز گاهی ممکن است که دچار دردهای عجیب شویم مانند سردرد، معدهدرد یا شاید هم حتی دردهای عضلانیای که بعد از مراجعه به پزشک و انجام آزمایشات پیدرپی نیز منشاءشان مشخص نشود و پزشک به ما بگوید “شما مشکلی ندارید و همه چیز خوب است”.
هنگامی که مشغول مطالعهی این کتاب بودم واضحاً متوجه این شدم که بدن انسان فقط به غذا و ژن واکنش نشان نمیدهد و شرایط و محیط زندگی بسیار تاثیر گذارند. گویی بدن یک تاریخچه دارد، نوعی تاریخچهی عاطفی که تک تک سلولها و اعصاب در آن اتفاقات را ثبت و نگهداری میکنند و به مرور زمان و درمان نشدن تروماها، همانند یک زخم باز که دچار عفونت شده است، باعث دردهایی به اصطلاح «عصبی» میشود.
همهچیز از آنجایی شروع شد که نادین برک هریس پزشک متخصص اطفال کانادایی-آمریکایی در یکی از فقیرترین محلههای سانفرانسیسکو مشغول به کار شد و بیمارانی کم سن و سال با علامتهایی مشابه، از نظیر حملات پانیک (یک وضعیت ناگهانی و اضطرابی شدید در فرد)، میگرن، شب ادراری، آسم شدید یا حتی سکته در سنین پایین برای درمان به او مراجعه کردند.
او برای آنها هر راهی را امتحان کرد اما به درمانی قطعی نرسید و با خود فکر کرد که اگر ژنها مقصر نیستند، پس چه چیزی بدن این افراد را اینقدر تسلیم کرده؟ و پاسخ به شکل یک حقیقت دردناک و تکاندهنده ظاهر شد: بدن آنها هنوز در گذشته زندگی میکرد. در گذشتهای که پر از ترس، تحقیر، ناامنی، خشونت، طرد شدگی و رهاشدگی بوده. حتی اگر سالها از آن اتفاقات گذشته باشد. بدن زمان را نمیشناسد. او فقط متوجه خطر میشود و وقتی سالها در خطر باشی، بدنت یاد میگیرد که حتی در آرامش هم در حالت آماده باش قرار بگیرد.
ضروری است که بفهمیم چرا استرس سمی به سلامتی ما در تمام طول زندگی آسیب میرساند. اگر استخوان کودکی چهارساله بشکند، این آسیب در اپیژنوم او کدگذاری نمیشود. این اتفاق در درازمدت او را تحت تأثیر قرار نمیدهد. اما وقتی کودکی چهارساله ناملایمات و استرس مزمن را تجربه کند، برخی از ژنهایی که چگونگی پاسخ سیستمهای هورمونی و سیستم ایمنی و مغز به استرس را تنظیم میکنند، فعال شده و برخی از آنها غیرفعال میشوند و اگر دخالتی صورت نگیرد، به همان شکل باقی میمانند و عملکرد بدن کودک را تغییر میدهند و گاهی به بیماری و مرگ زود هنگام منجر میشود.
معرفی کتاب عمیق ترین چاه
در پی این یافتهها، دانشمندان پرسشی مطرح کردند که بهنوعی انقلابی در پزشکی بود: «اگر تجربیات کودکی ما، آیندهی سلامت جسمی و روانیمان را شکل دهد، چه؟»
نادین برک هریس در پاسخ از استعارهی «چاه» استفاده کرد، چاهی که در کودکی در آن افتادی و کسی دستت را نگرفت؛ هر چه فریاد زدی، صدایت شنیده نشد. و حالا، با گذشت سالها، هنوز احساس کمبود یا بیارزشی داری.
او این وضعیت را ACE نامید؛ یعنی تجربههای نامطلوب کودکی.
تجربیاتی مانند طلاق والدین، زندگی با فرد معتاد یا پرخاشگر، تحقیر مکرر، خشونت فیزیکی یا کلامی و… هرچه تعداد این تجربهها بیشتر باشد، نمرهی ACE بالاتر میرود و احتمال ابتلا به بیماریهای مزمن جسمی، چاقی، دیابت، افسردگی، اضطراب و حتی سرطان افزایش مییابد.
اما نکتهی مهم این است که گاهی حتی آن تجربهها را به یاد نمیآوریم، ولی بدنمان آنها را ذخیره کرده است. وقتی مغز در محیطی ناامن رشد کند، سیستم عصبی دائماً آمادهی واکنش میماند، هورمون کورتیزول بالا میرود و بدن بهآرامی به سمت بیماری حرکت میکند.
داستان جیکوب

دکتر نادین یک جملهی معروف دارد که باعث میشود با دید وسیعتری به این مسائل نگاه کنیم. «وقتی زخمهارو میفهمی، قدرت تغییرشون رو پیدا میکنی.»
در میان تمام بیمارانی که به مطب او رفته بودند داستان جیکوب متفاوت بود. پسری هفت ساله که دچار حملات عصبی مکرر میشد؛ گاهی حتی در حدی که نمیتوانست صحبت کند و اغلب شبها به خواب نمیرفت. پزشکان مختلفی او را معاینه کرده بودند، اما او در تمام آزمایشها سالم بود.
هنگامی که دکتر نادین با مادر جیکوب صحبت کرد متوجه شد که پدر پسرک معتاد است و وضعیت خانهی آنها همیشه نابسامان است. او تعریف میکرد که تقریبا هر روز فضای خانه پر از ترس، تهدید و فریاد است. جیکوب یاد گرفته بود که همیشه گوش به زنگ باشد. او بقا را تمرین میکرد. دکتر نادین نوشت: «وقتی فهمیدم بدن جیکوب با من دشمن نیست بلکه تلاش میکند او را زنده نگه دارد، زاویه دیدم برای همیشه تغییر کرد.»
و سپس اولین نسخهی خود را اینگونه نوشته: امن سازی محیط، که شامل تمرینات تنظیم تنفس، تماسهای فیزیکی آرامبخش، بازیدرمانی و ایجاد فضای آرام و عاطفی بود. با گذشت زمان و در مدت چند ماه حملات جیکوب کمتر و در نهایت متوقف شد. نتیجه باعث شده بود که مادر پسرک با چشمانی پر از اشک بگوید: «پسرم برای اولینبار بعد از سالها بدون ترس خوابید.»
« ما نمیتونیم گذشته رو پاک کنیم، اما میتونیم آیندهای بسازیم که اون زخمها فقط بخشی از داستانمون باشن، نه تمامش.»
نادین برک هریس با خود فکر کرد که این داستان فقط دربارهی یک کودک نبود، بلکه میتوانست به نوعی روایتی از همهی ما نیز باشد. شاید بدن ما نیز سالهاست که در حال تلاش برای بقاست. « واکنشهای بدن ما، نشانهی ضعف نیستند؛ نشانهی این هستند که بدن هنوز در حالت محافظت از ماست.» یعنی اگر بعضی روزها بدون هیچ دلیلی خستهاید یا نسبت به محیط و انسانهای اطراف خود زودرنج و حساس میشوید، همهی اینها به نوعی زبان بدن شماست که به شما بگه:
“من یه زمانی ترسیدم و هنوز باور نکردم که اون اتفاق تموم شده.”
نادین برک هریس در توصیه های درمانی خودش به این اشاره میکند که ما باید به بدن نشان دهیم که دیگر جنگ تمام شده و به آن حس امنیت بدهیم. زمانی که بدن امن شود، ذهن هم آرام میگیرد. او شش توصیه برای درمان استرس سمی به بیماران خود میکرد: خواب، ورزش، تغذیه، ذهنآگاهی، سلامت روان و روابط سالم.
درمان آن لحظهای شروع میشود که متوجه شوید که درد قرار نیست از بین برود اما ما میتوانیم کاری کنیم که آن درد بی معنا نماند. یعنی گاهی ممکن است با وجود مقدار زیادی پیشرفت باز هم ناگهان افکار عجیب یا اضطراب شدیدی به سراغ شما بیاید اما ایندفعه شما میدانید که این فقط یک هشدار اشتباه است از مغزی که فکر میکند هنوز در خطر است.
در نهایت، شاید التیام و درمان یعنی دوباره برگردیم به همان نقطهی تاریک، اما اینبار با یک چراغ در دستمان. شاید هنوز بعضی روزها آن حس ناامنی و ترس برگردد، ولی تفاوتش با قبل این است که می دانیم منشاء آن از کجاست. این کتاب به ما نشان میدهد که ما بیمار نیستیم، زخمی هستیم و زخم، نیازمند درمان شدن است.
دکتر نادین میگوید: «گذشتهی شما سرنوشت شما نیست، بلکه نقطهای است که از آن سفر شما آغاز میشود.» و شاید همین لحظه که این کلمات را میخوانی، آغاز سفر تو باشد. سفری از عمیقترین چاه به سمت نور.
نادین برک هریس
نادین برک هریس، پزشک و مؤسس و مدیرعامل مرکز سلامت جوانان بِیویو هانترز پوینت در سنفرانسیسکو است. او در سال ۲۰۱۶ جایزهی معتبر هینز را دریافت کرد. زندگینامهی او در نیویورکر به چاپ رسید و بخشی از فیلم انعطافپذیری جیمز ردفورد بود. تدتاک او «ترومای دوران کودکی چگونه سلامتی را در طول زندگی فرد تحت تاثیر قرار میدهد؟» با بیش از سه میلیون بازدید، خلاصهای از کتاب عمیقترین چاه است.
برای مطالعه بیشتر
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 5 / 5. افراد 1
