لو ویگوتسکی : نظریه اجتماعی فرهنگی _ منطقه تقریبی رشد_ سکوسازی
- روان شو
- نظریه پردازان

نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی
لو ویگوتسکی، روانشناس روسی، نظریه ای به نام نظریه اجتماعی فرهنگی(تاریخی_اجتماعی) را مطرح کرد. با توجه به این نظریه، یادگیری محصول عوامل درونی (ژن ها) و عوامل بیرونی (بافت اجتماعی و فرهنگ) است. هدف او ایجاد نظریه این بود که ارتباط بین دو مسیر رشد را نشان دهد: مسیر طبیعی که از درون سرچشمه می گیرد و مسیر تاریخی-اجتماعی که از خارج بر کودک تاثیر می گذارد. ویگوتسکی بر این باور بود که همانطور که افراد ابزارهایی را برای تسلط بر محیط خود اختراع می کنند( مثل چکش ، ماشین ها و.. )، ابزارهای روانشناختی برای کنترل رفتار خود نیز ایجاد می کنند. نظریه او در طول چند دهه گذشته به پایه و اساس بسیاری از تحقیقات در توسعه شناختی تبدیل شده است.
ابزار های روانشناختی

به عنوان مثال، یک فرهنگ ممکن است برای به یاد سپردن اطلاعات بر یادداشت برداری تأکید کند. در حالیکه در فرهنگ دیگری ممکن است از ابزاری مثل تکرار برای به خاطر سپردن استفاده کند. این تفاوت های ظریف بر نحوه یادگیری کودک تأثیر می گذارد و «ابزار» متناسب با فرهنگ او را فراهم می کند.
1.کمک های حافظه :
کودکان بین 4 تا 8 به محض آنکه دستورات را می شنیدند پاسخ میدانند و اصلا به دشواری تکلیف توجهی نداشتند و جوری رفتار می کردند که انگار می توانستند همه چیز را به خاطر بسپارند ، و وقتی آزمایشگر به آنها کمک می کرد ، آن کمک ها را نادیده می گرفتند . ویگوستگی به این نتیجه رسید: کودکان در این سن به محدودیت ها و ظرفیت های حافظه خود واقف نیستند.
افراد بین 9 تا 12 سال از سرنخ ها و کمک های بیرونی(کمک آزمایشگر) برای پاسخ دادن به سوالات استفاده کردند. در حالیکه بزرگسالان از کمک ها و سرنخ های بیرونی هیچ استفاده ای نکردند و از علایم ذهنی استفاده کردند. به عبارت دیگر بزرگسالان خودشان به صورت ذهنی سرنخ هایی برای خودشان مشخص کردن تا راحت تر تکالیف آزمون را انجام دهند.
2. گفتار :
1. گفتار اجتماعی : در اثر تعامل کودک با همسالان و والدین، گفتار اجتماعی شکل میگیرد.
3. گفتار درونی : در این مرحله ما صحبت های کودک با خودش را نمی شنویم . گفتگو ها در درون ذهن و مختصر می شود. باید به این موضوع توجه داشته باشیم که در این مرحله گفتار هدایت کننده (گفتار خصوصی) کودک از بین نمی ره بلکه فقط به صورت بی صدا در می آید. ( حدود 8 سالگی)
3. نوشتن :
اختراع خط ، یک موفقیت بزرگ انسانی بود . چون نوشتن به افراد کمک میکند تا اطلاعات خود را برای همیشه ثبت کنند. یادگیری نوشتن تا حد زیادی به آموزش رسمی نیاز دارد.
4. شمارش :
سیستم های شمارشی در تکامل انسان اهمیت زیادی داشت. انسان های اولیه سیستم های شمارشی را به این دلیل ایجاد کردن که متوجه شدن نمی توانند مقدار اشیا را تنها با دیدن مشخص کنند . آنها به مجموعه ای رمز ها نیاز داشتن تا در شمارش به آنها کمک کند .
کاربرد نظریه ویگوتسکی در آموزش و یادگیری
در بحث آموزش 2 اصطلاح مهم مطرح شده : 1. حوزه تقریبی رشد(ZPD) و 2. سکوسازی یا داربست سازی
منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی
منطقه تقریبی رشد چیست؟
آزمونهای استاندارد مثل آزمون پیشرفت تحصیلی یا هوش، فقط نشون میدن کودک الان بهتنهایی چه کارهایی بلده، اما تواناییهای بالقوه او رو که با کمک میتونه نشون بده، نمیسنجن.
او معتقد بود بچهها قبل از اینکه بتونن کاری رو مستقل انجام بدن، میتونن همون کار رو با کمک دیگران انجام بدن.
به همین دلیل، او «منطقه تقریبی رشد» رو تعریف کرد: این منطقه یعنی فاصله بین سطح فعلی توانایی کودک (کارهایی که به تنهایی بلده) و سطح بالقوه او (کارهایی که با کمک و راهنمایی انجام میده).
این مفهوم به معلمها کمک میکنه بفهمن کودک برای چه چیزهایی آمادهی یادگیری هست، حتی اگر هنوز بهتنهایی نتونه انجامش بده.
داربست سازی (سکوسازی)

برای درک بهتر این مفهوم بیایید از یادگیری دوچرخهسواری به عنوان مثال استفاده کنیم. فرض کنید یک کودک میخواهد یاد بگیرد چگونه دوچرخهسواری کند. در ابتدا، کودک نمیتواند بدون کمک دوچرخهسواری کند. اینجاست که والدین یا یک فرد با تجربه وارد عمل میشوند.
این فرد ماهر میتواند کودک را راهنمایی کند، دست کودک را بگیرد، و یا حتی دوچرخه را نگه دارد تا کودک تعادل خود را پیدا کند. این فرد ماهر به عنوان “داربست” عمل میکند که کودک را در یادگیری یاری میکند.
با گذشت زمان، کودک میتواند بیشتر و بیشتر بدون کمک دوچرخهسواری کند. در نهایت، کودک میتواند کاملاً بدون کمک دوچرخهسواری کند. در این نقطه، کودک از حوزه ی تقریبی رشد خود عبور کرده و یک مهارت جدید یاد گرفته است.
در فرآیند سکوسازی بزرگسالان و افراد با تجربه تر از کودک به او کمک می کنند ، اما به تدریج یاری رساندن را کم میکنند تا اینکه خود کودک از عهده کار بر بیاید.
مقایسه نظریه پیاژه و ویگوتسکی

1. فرآیند یادگیری :
2. گفتار خود محورانه :
ویگوتسکی: از نظر او گفتار خصوصی نقش مثبتی دارد و در حل مسئله به کودک کمک میکند. گفتار خصوصی از بین نمی رود بلکه به گفتار درونی تبدیل می شود . برخلاف دیدگاه پیاژه ، ویگوتسکی بر تقدم زبان بر فرآیند های فکری تاکید داشت.
3.تاثیر فرهنگ :
پیاژه : معتقد بود رشد شناختی در تمام فرهنگ ها یکسان هست و همه کودکان جهان 4 مرحله رشد شناختی را طی میکنند.
ویگوتسکی: از دیدگاه او رشد شناختی از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت هست ، و هر فرهنگ ابزار های خاص خود را برای کودک فراهم میکند. به همین دلیل او مثل پیاژه مراحل واحدی را برای کودکان مطرح نکرد.
4.فلسفه تربیتی :
پیاژه : مطرح کرد آموزش باید در سطح توانمندی های کودک باشد .
ویگوتسکی: در حالیکه ویگوتسکی بیان کردن آموزش باید فراتر از سطح توانمندی های کودک باشد و معلمان و همسالان توانمند تر از کودک ، در مسیر یادگیری باید به او کمک کنند(داربست سازی) .
انتقادات به ویگوتسکی
2. تاکید بیش از حد بر عوامل اجتماعی و فرهنگی : نظریه ویگوتسکی به دلیل تاکید بیش از حد بر نقش تعامل اجتماعی در رشد شناختی و نادیده گرفتن نقش فرایند یادگیری مستقلانه فرد مورد انتقاد قرار گرفته است.
3. تاکید بر آموزش پیش نگر : منتقدان مخالف ارائه تکالیفی فراتر از سطح توانمندی های کودک بودند .
4. کمک همسالان و افراد توانمندتر مثل معلم ، استقلال کودک را کاهش می دهد و باعث وابستگی کودک به دیگران می شود.
خلاصه نظریه ویگوتسکی
نظریه ویگوتسکی، به عنوان نظریه اجتماعی فرهنگی شناخته می شود، نشان می دهد که یادگیری و رشد شناختی ما تا حد زیادی تحت تاثیر تعاملات اجتماعی و زمینه فرهنگی است.
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده:
- تعامل اجتماعی: ویگوتسکی بر نقش تعاملات اجتماعی در توسعه توانایی های ذهنی مانند گفتار و استدلال در کودکان تاکید کرد. او معتقد بود که گفتگو و تعامل کودک با افراد آگاه تر جامعه (مثل معلم ، والدین ) باعث رشد شناختی او می شود.
- دیگری آگاه تر (مفهوم داربست سازی): کسی است که درک بهتر یا توانایی بالاتری نسبت به کودک در مورد یک کار، فرایند یا مفهوم خاص دارد . دیگری آگاه تر می تواند یک معلم، والدین، مربی یا حتی یک همکار باشد که راهنمایی و مدل سازی را فراهم می کند تا کودک بتواند مهارت های خود را در منطقه توسعه تقریبی خود یاد بگیرد.
- منطقه تقریبی رشد (ZPD): ZPD شکاف بین آنچه که یک کودک می تواند به طور مستقل انجام دهد و آنچه که می تواند با کمک دیگران کسب کند.
- ویگوتسکی معتقد بود که هر فرهنگ “ابزارهای سازگاری فکری” را فراهم می کند که به کودکان اجازه می دهد از توانایی های خود به گونه ای استفاده کنند که با فرهنگی که در آن زندگی می کنند سازگار باشد. این ابزارها بر نحوه یادگیری کودک تاثیر می گذارند و “ابزارهایی” را که برای فرهنگ انها مناسب است، فراهم می کند.
- زبان: ویگوتسکی استدلال کرد که زبان نقش مهمی در رشد شناختی دارد ، و مهم ترین ابزار روانشناختی هست. او معتقد بود زبان تفکر ما را شکل می دهد . همچنین 3 مرحله را برای رشد زبان مطرح کرد .
هر کارکردی در رشد فرهنگی کودک در دو مرحله ظاهر می شود: اول در سطح اجتماعی و دوم در سطح شناختی
- بازی در کودکان : او معتقد بود که بازی یکی دیگر ابزار اساسی برای رشد شناختی است. به گفته ویگوتسکی، کودکان از طریق بازی، اطلاعات را به دست می آورند، احساسات خود را تنظیم می کنند و با دیگران ارتباط برقرار می کنند. او همچنین معتقد بود که بازی به کودکان اجازه می دهد تا دیدگاه خود را نسبت به جهان اطراف خود گسترش دهند.
سوالات متداول
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده
ویگوتسکی رشد شناختی را فرایندی اجتماعی ـ فرهنگی میدانست. او معتقد بود یادگیری ابتدا در تعامل با دیگران رخ میدهد و سپس درونی میشود. دو مفهوم کلیدی نظریهاش منطقه رشد نزدیک (ZPD) و نقش زبان بهعنوان ابزار تفکر است.
zpd چیست
ZPD بازهای از تکالیفه که کودک تنها نمیتواند انجام بده، اما با راهنمایی محدود/داربست آموزشی میتواند.
نکته: «هر کاری با کمک» ZPD نیست—کارهای خیلی سخت که حتی با کمک معقول هم شدنی نیست، بیرون ZPD قرار میگیرند.
📚 برای مطالعه بیشتر
- کتاب نظریه های رشد ویلیام کرین/ فصل10
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 5 / 5. افراد 1
