لو ویگوتسکی : نظریه اجتماعی فرهنگی _ منطقه تقریبی رشد_ سکوسازی

لو ویگوستکی
5
(1)

لو ویگوتسکی، روانشناس روسی، نظریه ای به نام نظریه اجتماعی فرهنگی(تاریخی_اجتماعی) را مطرح کرد. با توجه به این نظریه، یادگیری محصول عوامل درونی (ژن ها) و عوامل بیرونی (بافت اجتماعی و فرهنگ) است. هدف او ایجاد نظریه این بود که ارتباط بین دو مسیر رشد را نشان دهد: مسیر طبیعی که از درون سرچشمه می گیرد و مسیر تاریخی-اجتماعی که از خارج بر کودک تاثیر می گذارد. ویگوتسکی بر این باور بود که همانطور که افراد ابزارهایی را برای تسلط بر محیط خود اختراع می کنند( مثل چکش ، ماشین ها و.. )، ابزارهای روانشناختی برای کنترل رفتار خود نیز ایجاد می کنند. نظریه او در طول چند دهه گذشته به پایه و اساس بسیاری از تحقیقات  در توسعه شناختی تبدیل شده است.

ابزار های روانشناختی 

لو ویگوتسکی/نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی
نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی/
ویگوستکی بیان کرد همان گونه که انسان ها ابزار هایی برای سازگاری و تسلط بر محیط اختراع میکنند( مثل : میخ ، چکش ، ماشین ها) ، یکسری ابزار های روانشناختی را برای تسلط بر رفتار خودشان ایجاد میکنند. این ابزار های روانشناختی شامل : 1.کمک های حافظه ، 2. گفتار ، 3. نوشتار ، 4. شمارش هست، که زاده فرهنگ هستند.

به عنوان مثال، یک فرهنگ ممکن است برای به یاد سپردن اطلاعات بر یادداشت برداری تأکید کند. در حالیکه در فرهنگ دیگری ممکن است از ابزاری مثل تکرار برای به خاطر سپردن استفاده کند. این تفاوت‌ های ظریف بر نحوه یادگیری کودک تأثیر می‌ گذارد و «ابزار» متناسب با فرهنگ او را فراهم می‌ کند. 
 

 1.کمک های حافظه : 

 
ابتدایی ترین ابزار روانشناختی هست و همان طور که از اسم اش مشخص هست به ما کمک کند چیز ها را بهتر و سریع تر به یاد بیاوریم . مثلا یکی از کمک های حافظه تمرین های کلامی ( یعنی همون تکرار مدام چیزی برای به یاد سپردنه) هست . همچنین سرنخ دادن یکی دیگر از کمک های حافظه محسوب می شود .

 
 ویگوستکی برای برسی کمک های حافظه در سنین مختلف آزمایشی به این شرح انجام داد : 
 
 به کودکان و بزرگسالان آموزش دادند تا هنگامی که رنگ‌های مختلف را می‌بینند به روش‌های متفاوتی پاسخ دهند به آنها گفته شد هنگامی که رنگ قرمز را می‌بینند یک انگشت خود را بالا ببرند هنگامی که رنگ سبز را می‌بینند دکمه‌ای را فشار دهند. 

 کودکان بین 4 تا 8 به محض آنکه دستورات را می شنیدند پاسخ میدانند و اصلا به دشواری تکلیف توجهی نداشتند و جوری رفتار می کردند که انگار می توانستند همه چیز را به خاطر  بسپارند ، و وقتی آزمایشگر به آنها کمک می کرد ، آن کمک ها را نادیده می گرفتند . ویگوستگی به این نتیجه رسید:  کودکان در این سن به محدودیت ها و ظرفیت های حافظه خود واقف نیستند.
 

افراد بین 9 تا 12 سال از سرنخ ها و کمک های بیرونی(کمک آزمایشگر) برای پاسخ دادن به سوالات استفاده کردند. در حالیکه بزرگسالان از کمک ها و سرنخ های بیرونی هیچ استفاده ای نکردند و از علایم ذهنی استفاده کردند. به عبارت دیگر بزرگسالان خودشان به صورت ذهنی  سرنخ هایی برای خودشان مشخص کردن تا راحت تر تکالیف آزمون را انجام دهند.
 

 2. گفتار : 

از نظر ویگوستکی گفتار مهم ترین ابزار روانشناختی است . او به تقدم گفتار بر فرآیند های فکری تاکید داشت یعنی ابتدا گفتار فرد شکل میگیرد و بعد فرآیند های فکری و شناختی او . 

ویگوستکی مراحل رشد زبان را به این صورت مطرح کرد:

1. گفتار اجتماعی : در اثر تعامل کودک با همسالان و والدین، گفتار اجتماعی شکل میگیرد.

 

2. گفتار خصوصی ( گفتار هدایت کننده ، خود محورانه) : در این مرحله کودک بلند بلند با خودش صحبت می کند و تمام افکارش را به زبان می آورد مثلا با خودش بلند میگه : عروسکم کجاست الان می خواهم باهاش بازی کنم ( حدود3 سالگی )


3. گفتار درونی : در این مرحله ما صحبت های کودک با خودش را نمی شنویم . گفتگو ها در درون ذهن و مختصر می شود. باید به این موضوع توجه داشته باشیم که در این مرحله گفتار هدایت کننده (گفتار خصوصی) کودک از بین نمی ره بلکه فقط به صورت بی صدا در می آید. ( حدود 8 سالگی)
 
ویگوتسکی
مراحل رشد زبان/ نظریه ویگوتسکی

3. نوشتن :

اختراع خط ، یک موفقیت بزرگ انسانی بود . چون نوشتن به افراد کمک میکند تا اطلاعات خود را برای همیشه ثبت کنند. یادگیری نوشتن تا حد زیادی به آموزش رسمی نیاز دارد.

 

4. شمارش :

سیستم های شمارشی در تکامل انسان اهمیت زیادی داشت. انسان های اولیه سیستم های شمارشی را به این دلیل ایجاد کردن که متوجه شدن نمی توانند مقدار اشیا را تنها با دیدن مشخص کنند . آنها به مجموعه ای رمز ها نیاز داشتن تا در شمارش به آنها کمک کند .

کاربرد نظریه ویگوتسکی در آموزش و یادگیری

 تئوری اجتماعی-فرهنگی بر چگونگی تأثیر مربیان و همسالان بر یادگیری فردی تمرکز دارد. از نظر ویگوستکی یادگیری کودک به صورت  اکتشافی هدایت شده است . یعنی خود کودک به طور فعالانه تلاش میکند تا چیز های جدید  را کشف و یاد بگیرد، اما از کمک و هدایت دیگران هم در این مسیر استفاده می کند. از نظر ویگوستکی بهترین شیوه آموزش ارائه مواد درسی هست که یادگیری آن توسط خود کودک مشکل و سخت باشد.

 

 

در بحث آموزش 2 اصطلاح مهم مطرح شده : 1. حوزه تقریبی رشد(ZPD) و 2. سکوسازی یا داربست سازی 

 

 مفهوم حوزه تقریبی رشد:
 فاصله ی بین  آنچه کودک می تواند به تنهایی یاد بگیرد، و توانایی های بالقوه کودک که شامل تمام دانش و مهارت‌ هایی است که شخص هنوز نمی‌تواند به تنهایی آن‌ها را بفهمد یا انجام دهد، اما می‌تواند با راهنمایی یاد بگیرد. در محدوده ی حوزه تقریبی رشد کار هایی به فرد ارائه میشود که خارج از محدوده ی توانایی های او است و همین مسائل چالش برانگیز باعث رشد شناختی می شود. 

منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی

منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی
ویگوتسکی/ منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی/ zone of proximal development

منطقه تقریبی رشد چیست؟

آزمون‌های استاندارد مثل آزمون پیشرفت تحصیلی یا هوش، فقط نشون میدن کودک الان به‌تنهایی چه کارهایی بلده، اما توانایی‌های بالقوه او رو که با کمک می‌تونه نشون بده، نمی‌سنجن.

او معتقد بود بچه‌ها قبل از اینکه بتونن کاری رو مستقل انجام بدن، می‌تونن همون کار رو با کمک دیگران انجام بدن.
به همین دلیل، او «منطقه تقریبی رشد» رو تعریف کرد: این منطقه یعنی فاصله بین سطح فعلی توانایی کودک (کارهایی که به تنهایی بلده) و سطح بالقوه او (کارهایی که با کمک و راهنمایی انجام میده).

این مفهوم به معلم‌ها کمک می‌کنه بفهمن کودک برای چه چیزهایی آماده‌ی یادگیری هست، حتی اگر هنوز به‌تنهایی نتونه انجامش بده.

داربست سازی (سکوسازی)

ویگوتسکی
مراحل رشد شناختی ویگوتسکی/ سکوسازی چیست

 برای درک بهتر این مفهوم بیایید از یادگیری دوچرخه‌سواری به عنوان مثال استفاده کنیم. فرض کنید یک کودک می‌خواهد یاد بگیرد چگونه دوچرخه‌سواری کند. در ابتدا، کودک نمی‌تواند بدون کمک دوچرخه‌سواری کند. اینجاست که والدین یا یک فرد با تجربه وارد عمل می‌شوند.

این فرد ماهر می‌تواند کودک را راهنمایی کند، دست کودک را بگیرد، و یا حتی دوچرخه را نگه دارد تا کودک تعادل خود را پیدا کند. این فرد ماهر به عنوان “داربست” عمل می‌کند که کودک را در یادگیری یاری می‌کند.

با گذشت زمان، کودک می‌تواند بیشتر و بیشتر بدون کمک دوچرخه‌سواری کند. در نهایت، کودک می‌تواند کاملاً بدون کمک دوچرخه‌سواری کند. در این نقطه، کودک از حوزه ی تقریبی رشد خود عبور کرده و یک مهارت جدید یاد گرفته است.

در فرآیند سکوسازی بزرگسالان و افراد با تجربه تر از کودک به او کمک می کنند ، اما به تدریج یاری رساندن را کم میکنند تا اینکه خود کودک از عهده کار بر بیاید. 

مقایسه نظریه پیاژه و ویگوتسکی

مقایسه نظریه پیاژه و ویگوتسکی
نظریه فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی/ مقایسه نظریه پیاژه و ویگوتسکی

 1. فرآیند یادگیری :

پیاژه : معتقد بود کودکان با کاوشگری فعالانه در محیط اطلاعات و تجربیات جدید را یاد میگیرد. و تعامل کودک با همسالان باعث رشد شناختی او می شود
 
ویگوتسکی : معتقد بود که کودکان از طریق تعاملات اجتماعی و فرایندهای زبانی یاد می گیرند و هنجارهای اجتماعی و جنبه های فرهنگی بر فرایندهای شناختی کودکان تاثیر می گذارد. همچنین مطرح کرد تعامل کودک با همسالان با تجربه تر و آگاه تر از خودش باعث رشد شناختی او می شود.
 

2. گفتار خود محورانه :

پیاژه : از نظر او گفتار خودمحورانه (گفتار خصوصی) نشانه ی وجود نقص در تفکر کودک است .در نهایت گفتار خصوصی بی فایده هست و پس از مدتی  از بین می رود .

ویگوتسکی: از نظر او  گفتار خصوصی نقش مثبتی دارد و در حل مسئله به کودک کمک میکند. گفتار خصوصی از بین نمی رود بلکه به گفتار درونی تبدیل می شود . برخلاف دیدگاه پیاژه ، ویگوتسکی بر تقدم زبان بر فرآیند های فکری تاکید داشت.

 

3.تاثیر فرهنگ : 

پیاژه : معتقد بود رشد شناختی در تمام فرهنگ ها یکسان هست و  همه کودکان جهان  4 مرحله رشد شناختی را طی میکنند.

ویگوتسکی: از دیدگاه او رشد شناختی از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت هست ، و هر فرهنگ ابزار های خاص خود را برای کودک فراهم میکند. به همین دلیل او مثل پیاژه مراحل واحدی را برای کودکان مطرح نکرد.

 

4.فلسفه تربیتی :

پیاژه : مطرح کرد آموزش باید در سطح توانمندی های کودک باشد .

ویگوتسکی: در حالیکه ویگوتسکی بیان کردن آموزش باید فراتر از سطح توانمندی های کودک باشد و معلمان و همسالان توانمند تر از کودک ، در مسیر یادگیری باید به او کمک کنند(داربست سازی) .

انتقادات به ویگوتسکی

 1. جدایی زبان و اندیشه: برخی از روانشناسان استدلال می کنند که نظریه های ویگوتسکی به اشتباه زبان و تفکر را از هم جدا می کند. آنها بر این باورند که زبان و اندیشه در مسیرهای موازی به جای مسیرهای جداگانه توسعه می یابند.

 

2. تاکید بیش از حد بر عوامل اجتماعی و فرهنگی : نظریه ویگوتسکی به دلیل تاکید بیش از حد بر نقش تعامل اجتماعی در رشد شناختی و نادیده گرفتن  نقش فرایند یادگیری مستقلانه فرد مورد انتقاد قرار گرفته است.

 

3. تاکید بر آموزش پیش نگر : منتقدان مخالف ارائه تکالیفی فراتر از  سطح توانمندی های کودک بودند .

 

4. کمک همسالان و افراد توانمندتر مثل معلم ، استقلال کودک را کاهش می دهد و باعث وابستگی کودک به دیگران می شود.   

خلاصه نظریه ویگوتسکی

 نظریه ویگوتسکی، به عنوان نظریه اجتماعی فرهنگی شناخته می شود، نشان می دهد که یادگیری و رشد شناختی ما تا حد زیادی تحت تاثیر تعاملات اجتماعی و زمینه فرهنگی است.

 نظریه ویگوتسکی به زبان ساده:

 

  • تعامل اجتماعی: ویگوتسکی بر نقش تعاملات اجتماعی در توسعه توانایی های ذهنی مانند گفتار و استدلال در کودکان تاکید کرد. او معتقد بود که گفتگو و تعامل کودک با افراد آگاه تر جامعه (مثل معلم ، والدین ) باعث رشد شناختی او می شود.

 

  • دیگری آگاه تر (مفهوم داربست سازی):  کسی است که درک بهتر یا توانایی بالاتری نسبت به کودک در مورد یک کار، فرایند یا مفهوم خاص دارد . دیگری آگاه تر  می تواند یک معلم، والدین، مربی یا حتی یک همکار باشد که راهنمایی و مدل سازی را فراهم می کند تا کودک بتواند مهارت های خود را در منطقه توسعه تقریبی خود یاد بگیرد.

 

  • منطقه تقریبی رشد (ZPD): ZPD شکاف بین آنچه که یک کودک می تواند به طور مستقل انجام دهد و آنچه که می تواند با کمک دیگران کسب کند.

 

  • ویگوتسکی معتقد بود که هر فرهنگ “ابزارهای سازگاری فکری” را فراهم می کند که به کودکان اجازه می دهد از توانایی های خود به گونه ای استفاده کنند که با فرهنگی که در آن زندگی می کنند سازگار باشد. این ابزارها بر نحوه یادگیری کودک تاثیر می گذارند و “ابزارهایی” را که برای فرهنگ انها مناسب است، فراهم می کند.

 

  • زبان: ویگوتسکی استدلال کرد که زبان نقش مهمی در رشد شناختی دارد ، و مهم ترین ابزار روانشناختی هست. او معتقد بود زبان تفکر ما را شکل می دهد . همچنین 3 مرحله را برای رشد زبان مطرح کرد .

 

هر کارکردی در رشد فرهنگی کودک در دو مرحله ظاهر می شود: اول در سطح اجتماعی و دوم در سطح شناختی 

 

  • بازی در کودکان : او معتقد بود که بازی یکی دیگر  ابزار اساسی برای رشد شناختی است. به گفته ویگوتسکی، کودکان از طریق بازی، اطلاعات را به دست می آورند، احساسات خود را تنظیم می کنند و با دیگران ارتباط برقرار می کنند. او همچنین معتقد بود که بازی به کودکان اجازه می دهد تا دیدگاه خود را نسبت به جهان اطراف خود گسترش دهند.
نویسنده
مائده پدیدار
آماده آزمون هستی؟ پس شروع کن
آزمون

آزمون لو ویگوتسکی

1 / 10

کدام نظریه پرداز باور دارد که عوامل فرهنگی، ژن ها، محیط غنی و زبان می تواند سرعت رشد زهنی را بالا ببرد؟

2 / 10

از نظر ویگوتسکی ابتدایی ترین ابزار روانشناختی کدام است؟

3 / 10

منظور از اصطلاح ZPD در نظریه ویگوتسکی چیست ؟

4 / 10

کدام مورد جزو ابزار های روانشناختی نظریه ویگوتسکی نیست؟

5 / 10

یکی از اختلافات عمده بین نظریه پیاژه و ویگوتسکی کدام است؟

6 / 10

از نظر ویگوتسکی نخستین مرحله رشد زبان کودک کدام است ؟

7 / 10

منتقدین به روش آموزش ویگوتسکی (سکوسازی) معتقدند شیوه آموزش وی منجر به کدام مورد می شود؟

8 / 10

مفهوم "مشارکت همراه با رهنمود"، برگرفته از کدام مفهوم ویگوتسکی است ؟

9 / 10

لطفاً برای بهبود کیفیت محتوای آموزشی سایت، گزینه‌ای که بیش‌تر با شما تطابق دارد را انتخاب کنید:

10 / 10

شما معمولاً با کدوم روش بهتر یاد می‌گیرید؟

Your score is

میانگین نمره هست 81%

0%

سوالات متداول

ویگوتسکی رشد شناختی را فرایندی اجتماعی ـ فرهنگی می‌دانست. او معتقد بود یادگیری ابتدا در تعامل با دیگران رخ می‌دهد و سپس درونی می‌شود. دو مفهوم کلیدی نظریه‌اش منطقه رشد نزدیک (ZPD) و نقش زبان به‌عنوان ابزار تفکر است.

ZPD بازه‌ای از تکالیفه که کودک تنها نمی‌تواند انجام بده، اما با راهنمایی محدود/داربست آموزشی می‌تواند.
نکته: «هر کاری با کمک» ZPD نیست—کارهای خیلی سخت که حتی با کمک معقول هم شدنی نیست، بیرون ZPD قرار می‌گیرند.

📚 برای مطالعه بیشتر 

 
  • کتاب  نظریه های رشد ویلیام کرین/ فصل10
 
 
 

چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟

میانگین 5 / 5. افراد 1

روان شو وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *