نظریه دلبستگی جان بالبی | چرا رابطه با مراقب اولیه مهه؟

جان بالبی
0
(0)

جان بالبی، روان‌پزشک و روان‌کاو ، نظریه دلبستگی را پایه‌گذاری کرد تا نشان دهد که نیاز کودک به ارتباط نزدیک  با مراقب اصلی‌اش (معمولاً مادر)، یک نیاز مهم و زیستی است. بالبی معتقد بود که دلبستگی، فقط یک وابستگی احساسی نیست، بلکه مکانیزمی حیاتی برای بقاست که به کودک کمک می‌کند در موقعیت‌های ناآشنا یا خطرناک، احساس امنیت کند. مفاهیم اساسی نظریه بالبی شامل : مراحل دلبستگی و رفتار غریزی است.

نظریه جان بالبی
نظریه جان بالبی
    • جان بالبی حدود 118 سال پیش در شهر لندن به دنیا آمد.
 
    • او در مدرسه‌ای پیشرفته برای کودکان تدریس می‌کرد. همچنین در رشته پزشکی و روانکاوی درس خواند و از سال ۱۹۳۶ کار راهنمایی و مشاوره به کودکان را شروع کرد.
 

    • در همان سال، بالبی به مشکلات کودکانی که در مؤسسات عمومی مثل پرورشگاه‌ها بزرگ شده بودند، علاقه‌مند شد. او متوجه شد کودکانی که در این مراکز نگهداری می‌شوند، معمولاً با مشکلات عاطفی روبه‌رو هستند. مثلاً نمی‌توانند با دیگران رابطه صمیمی و پایدار برقرار کنند.
 
    • بالبی فکر کرد شاید دلیل این مشکل این باشد که این کودکان در سال‌های اول زندگی‌شان فرصت ایجاد یک دلبستگی قوی با مادر یا فردی شبیه مادر را نداشته‌اند. او همین نشانه‌ها را در کودکانی دید که اول در خانواده‌های عادی زندگی کرده بودند، ولی بعد برای مدت طولانی از والدینشان جدا شده بودند. این کودکان هم طوری رفتار می‌کردند که انگار همیشه از ایجاد رابطه نزدیک می‌ترسند و دوری می‌کنند.
 
    • این مشاهدات باعث شد بالبی به این نتیجه برسد که برای درک رشد انسان، باید به دقت به رابطه بین نوزاد و مادر توجه کنیم.

نظریه جان بالبی

نظریه جان بالبی
نظریه جان بالبی

نظریه دلبستگی: نگاه کلی


جان بالبی،  فکر می‌کرد که برای درک رفتار انسان‌ها، باید ببینیم این رفتارها در چه محیطی به وجود آمده‌اند و چرا در آن زمان به به بقای ما کمک میکرده؟ در بیشتر دوران تاریخ، انسان‌ها احتمالاً در گروه‌های کوچک زندگی می‌کردند و برای پیدا کردن غذا از جایی به جای دیگر می‌رفتند. همچنین، اغلب در خطر حمله حیوانات وحشی بودند.


در چنین شرایطی، انسان‌ها مثل میمون‌ها وقتی با تهدید روبه‌رو می‌شدند، با هم همکاری می‌کردند تا از بچه‌ها و افراد ضعیف‌تر مراقبت کنند. برای اینکه بچه‌ها از این حمایت برخوردار شوند، باید نزدیک بزرگ‌ترها می‌ماندند. اگر یک کودک از بزرگ‌ترها جدا می‌شد، احتمال داشت جانش را از دست بدهد.

رفتار های دلبستگی

رفتار های دلبستگی، نزدیکی کودک و مراقب رو حفظ کرده و افزایش میدهد. نمونه هایی از رفتار های دلبستگی :

  • گریه
  • لبخند
  • چنگ زدن
  • مکیدن
  • غان و غون کردن
 

مثلاً گریه کردن یک علامت مهم است. وقتی نوزاد درد دارد یا می‌ترسد، گریه می‌کند و این باعث می‌شود که پدر و مادر سریع به طرف او بروند تا ببینند چه شده.

رفتار دیگر دلبستگی، لبخند کودک است. وقتی کودک به پدر یا مادرش لبخند می‌زند، آن‌ها احساس محبت بیشتری می‌کنند و بودن کنار کودک برایشان لذت‌بخش می‌شود.

جان بالبی

«همه ما، از دوران نوزادی تا آخر عمر، وقتی احساس شادی و آرامش بیشتری داریم که بدون نگرانی از ترک شدن، بتونیم از یک جای امن (مثل آغوش مادر یا حمایت کسی که دوستش داریم) بیرون بریم، چیزهای جدید رو تجربه کنیم و هر وقت خواستیم، به همون جای امن برگردیم.»

⭕در نظریه جان بالبی دو مفهوم مهم وجود دارد : 1. دلبستگی و دیگری 2. رفتار غریزی.

بالبی رفتار غریزی را مثل نظریه‌های قدیمی، یک چیز کاملاً ثابت و ارثی نمی‌دانست. یعنی فکر نمی‌کرد که این رفتارها بدون تغییر و از پیش تعیین‌شده باشند. به‌جای آن، او باور داشت که رفتارهای غریزی، قابلیت رشد و تغییر دارند. منظورش این بود که این رفتارها:

 

  • ویژگی تحولی دارند: یعنی در طول رشد و بزرگ شدن، تغییر می‌کنند و شکل می‌گیرند.

  • ظرفیت بالقوه دارند: یعنی مثل یک استعداد در وجود انسان هستند، اما باید شرایط مناسبی وجود داشته باشد تا فعال شوند.

  • از محیط بازخورد می‌گیرند: یعنی محیط اطراف روی این رفتارها تأثیر می‌گذارد و آن‌ها را تنظیم یا تقویت می‌کند.

 

پس از دید بالبی، رفتار غریزی یک چیز خشک و غیرقابل تغییر نیست، بلکه پویـا، قابل رشد و تاثیرپذیر از محیط است.

انواع دلبستگی بالبی

نظریه دلبستگی بالبی به زبان ساده

بالبی باور داشت دلبستگی کودک به این صورت شکل می‌گیرد:
در ابتدا، کودک واکنش‌های اجتماعی‌اش تصادفی است؛ مثلاً به همه لبخند می‌زند. اما بین سه تا شش ماهگی، فقط به چند نفر آشنا واکنش نشان می‌دهد و میخندد و یک نفر خاص را بیشتر از بقیه دوست دارد. وقتی افراد غریبه نزدیک می‌شوند، کودک ناراحت می‌شود.


بعد از مدتی که کودک حرکت کردن را یاد می‌گیرد، تلاش می‌کند خودش نزدیک فرد مهم زندگی‌اش بماند. حواسش هست که این شخص (مثل مادر یا پدر) کجاست. اگر احساس کند که ممکن است این فرد از او جدا شود، سریع واکنش نشان می‌دهد و دنبال او راه می‌افتد.

 

این روند که کودک بیشتر روی یک فرد خاص تمرکز می‌کند و شروع به دنبال کردن او می‌کند، شبیه «نقش‌پذیری» در حیوانات دیگر است. کودک انسان هم مثل بچه‌های حیوانات دیگر، از یک فرد خاص به عنوان نماد دلبستگی نقش می‌پذیرد و اگر او حرکت کند، کودک هم بلافاصله دنبالش می‌رود.


بالبی همچنین  فهمید چرا بچه‌ها هنگام جدایی از والدینشان این‌قدر ناراحت می‌شوند. از نظر او، کودک انسان، به‌عنوان موجودی که در طول تکامل شکل گرفته، به‌طور غریزی نیاز دارد کنار پدر یا مادرش (یا فردی که نقش آن‌ها را دارد) بماند. این نیاز در درون وجود کودک ریشه دارد و شاید اگر چنین نیازی نبود، نسل بشر دوام نمی‌آورد.
تا جایی که کودک ممکن است احساس کند اگر از پدر یا مادرش جدا شود، حتی ممکن است بمیرد!

بالبی در نوشته‌هایش، واژه‌هایی مانند «غریزه» و «نقش‌پذیری» را به‌طور کلی استفاده کرده بود تا نشان دهد این مفاهیم، در مورد رفتار انسان هم می‌توانند به کار بروند، حتی اگر دقیق نباشند

چهار سبک دلبستگی بالبی

انواع دلبستگی بالبی
انواع دلبستگی بالبی

1. مرحله اول دلبستگی (تولد تا ۳ ماهگی): پاسخ‌دهی نامتمایز به انسان‌ها

 

مفاهیم اساسی بالبی
مفاهیم اساسی بالبی

نوزادان در سه ماه اول زندگی، به همه انسان‌ها واکنش‌های تقریباً مشابهی نشان می‌دهند. آن‌ها از همان ابتدا به صداها و چهره‌های انسانی علاقه دارند. مثلاً تحقیقاتی نشان داده‌اند که حتی نوزاد ۱۰ دقیقه‌ای هم به چهره‌ انسان بیشتر توجه می‌کند تا به چیزهای دیگر.

در واقع ، در سه ماه اول زندگی، نوزاد هنوز نمی‌تونه بین آدم‌ها تفاوت زیادی قائل بشه. یعنی برایش فرق زیادی نداره که چه کسی کنارش باشه؛ مادرش باشه یا یک فرد غریبه. به همین خاطر:

  • به چهره‌ی هر کسی که بهش نگاه کنه، ممکنه لبخند بزنه.

  • با شنیدن صدای هر کسی ممکنه واکنش نشون بده (مثلاً ساکت بشه یا سرش رو برگردونه)

 

⭕رفتارهای آغازین نوزاد برای شکل‌گیری دلبستگی: 

  • لبخند اجتماعی
  • غان و غون کردن
  • گریه کردن
  • رفتاری های بازتابی

لبخند اجتماعی

طبق نظر جان بالبی، ذاتی نوزاد به چهره انسان، مقدمه‌ای برای شکل‌گیری رفتارهایی مثل لبخند اجتماعی است. در هفته‌های اول، نوزاد گاهی با چشم بسته لبخند می‌زند، اما این لبخندها هنوز به کسی معطوف نیستند. از حدود سه‌هفتگی، نوزاد به صداها پاسخ می‌دهد و لبخند می‌زند.

در پنج یا شش‌هفتگی، لبخندهای اجتماعی پرشور شروع می‌شوند. نوزاد هنگام دیدن چهره انسان، با خوشحالی لبخند می‌زند و ارتباط چشمی برقرار می‌کند. این رفتارها برای والدین بسیار هیجان‌انگیز هستند و حس نزدیکی ایجاد می‌کنند.

جان بالبی معتقد بود لبخند نوزاد، باعث ایجاد دلبستگی می‌شود چون مراقب را به سمت کودک می‌کشاند. مراقب هم در واکنش، لبخند می‌زند، حرف می‌زند، نوازش می‌کند و کودک را در آغوش می‌گیرد.

غان و غون کردن

در همین زمان، نوزاد شروع به غان‌و‌غون کردن هم می‌کند، به‌ویژه وقتی چهره‌ای را ببیند یا صدایی بشنود. این صداها، مثل لبخند، باعث می‌شوند مراقب توجه نشان دهد و گفت‌و‌گو با نوزاد شکل بگیرد.

رفتار های بازتابی

نوزادان همچنین به کمک دو بازتاب می‌توانند ارتباط برقرار کنند:

1بازتاب چنگ زدن: اگر چیزی در دستشان قرار گیرد، آن را می‌گیرند.

2.بازتاب مورو: وقتی نوزاد با صدای بلندی از جا بپرد ، یا زمانی که حمایت را از دست بدهد مثل وقتی که فردی سر نوزاد را از زیر بگیرد و بعد ناگهان آن را رها کند اتفاق میافتد.

 

این واکنش‌ها احتمالاً در گذشته به نوزاد کمک می‌کرده‌اند که از مادر جدا نشود.

همچنین نوزادان بازتاب‌های دیگری هم دارند، مثل:

  • بازتاب گونه: اگر گونه‌شان لمس شود، سر را به آن سمت می‌چرخانند.

  • بازتاب مکیدن: وقتی چیزی به دهانشان برسد، شروع به مکیدن می‌کنند.

این دو بازتاب، به تغذیه و همچنین به تعامل با مادر کمک می‌کنند و به نظر بالبی، جزئی از رفتارهای اولیه دلبستگی هستند.

2. مرحله دوم دلبستگی (۳ تا ۶ ماهگی): تمرکز بر آشنایان

 

مراحل دلبستگی بالبی
مراحل دلبستگی بالبی

از حدود سه ماهگی به بعد، رفتار نوزاد کم‌کم تغییر می‌کند.

  • اولین تغییر اینه که بعضی از واکنش‌های غیرارادی مثل بازتاب مورو، چنگ زدن و واکنش به لمس گونه، کم‌کم از بین میرن.

  • اما مهم‌تر از اون اینه که رفتارهای اجتماعی نوزاد مثل لبخند یا غان و غون کردن، کم‌کم انتخابی میشه.

 

یعنی نوزاد حالا دیگه فقط به آشناها لبخند میزنه، و وقتی یه غریبه رو می‌بینه، فقط بهش نگاه می‌کنه ولی واکنش خاصی نشون نمی‌ده. در حدود ۴ یا ۵ ماهگی، نوزاد فقط در کنارکسانی که براش آشنا هستن، غان و غون می‌کنه. همچنین، وقتی نزدیک اون فرد آشنا باشه، ممکنه حتی گریه‌ش هم بند بیاد.

 

در این مرحله، رفتارهای اجتماعی نوزاد به چند نفر خاص محدود میشه (معمولاً ۲ یا ۳ نفر)، و از بین اون‌ها به یک نفر بیشتر وابسته میشهاون فرد معمولاً مادره، ولی لزومی نداره حتماً مادر باشه؛ می‌تونه پدر یا هر مراقب دیگه‌ای باشه.

 

3. مرحله سوم دلبستگی (از ۶ ماهگی تا ۳ سالگی): دلبستگی شدید و جست‌وجوی فعال برای نزدیکی

 

چهار سبک دلبستگی بالبی
چهار سبک دلبستگی بالبی

از حدود ۶ ماهگی، دلبستگی نوزاد به یک فرد خاص (معمولاً مادر) خیلی شدیدتر و مشخص‌تر میشه. یعنی:

  • اگر مادر از اتاق بیرون بره، کودک شروع به گریه کردن می‌کنه.

  • این گریه، نشونه‌ای از چیزی به نام اضطراب جدایی هست؛ یعنی کودک ناراحته که مادرش رفته.

 

تا قبل از این سن، ممکن بود کودک با رفتن هر کسی ناراحت بشه، ولی حالا فقط نبودِ مادر (یا مراقب اصلی) هست که براش نگران‌کننده است. وقتی مادر بعد از مدتی برمی‌گرده: کودک لبخند می‌زنه ، دست‌هاش رو دراز می‌کنه تا بغلش کنن ، وقتی بغلش می‌کنن، به مادر می‌چسبه و با خوشحالی صدا درمیاره.

 

ترس از غریبه‌ها

در حدود ۷ تا ۸ ماهگی، کودک کم‌کم از غریبه‌ها می‌ترسه. این ترس ممکنه خودش رو به شکل گریه کردن یا نگاه نگران نشون بده، به‌ویژه وقتی:

  • کودک بیمار یا خسته باشه

  • یا در یک محیط جدید و ناآشنا قرار بگی

مستند تو شدن
مستندی درباره شکل‌گیری دلبستگی و اهمیت اشیای انتقالی در کودکی
مشاهده

 دنبال کردن مادر و تنظیم رفتار

وقتی بچه‌ها حدود ۸ ماهه می‌شن، معمولاً می‌تونن سینه‌خیز برن یا راه برن. از این سن به بعد، اگر مادرشون از کنار اون‌ها بره:

  • کودک شروع می‌کنه به دنبال کردن مادر

  • مسیر حرکت خودش رو تنظیم می‌کنه تا دوباره به مادر نزدیک بشه

 

مادر به عنوان پایگاه امن

بچه‌ها معمولاً مادر رو به عنوان یک پایگاه امن برای شناخت دنیای اطرافشون استفاده می‌کنن. مثلاً:

  • وقتی مادر کودک رو به پارک می‌بره، کودک اولش کنار مادر می‌مونه

  • بعد کم‌کم از مادر فاصله می‌گیره تا محیط اطراف رو کشف کنه

  • ولی هرازگاهی برمی‌گرده و به مادر نگاه می‌کنه یا به طرفش می‌ره، چون می‌خواد مطمئن بشه که هنوز اونجاست

این رفتار یعنی کودک هنوز وابسته به مادره، ولی داره یاد می‌گیره مستقل‌تر هم بشه.

4. مرحله چهارم دلبستگی (۳ سالگی تا پایان کودکی): رفتار مشارکتی با والدین

 

نظریه دلبستگی بالبی به زبان ساده
نظریه دلبستگی بالبی به زبان ساده

وقتی بچه هنوز خیلی کوچیکه (مثلاً زیر ۲ سال)، نمی‌تونه درک کنه که پدر یا مادرش چرا دارن از کنارش دور می‌شن. مثلاً اگه مامانش بخواد بره آشپزخونه یا بره خونه همسایه، کودک فقط اینو می‌بینه که «مامان داره می‌ره» و ناراحت می‌شه، چون نمی‌تونه بفهمه دلیل رفتن مامان چیه یا اینکه قراره برگرده.

 

اما وقتی کودک به حدود ۳ سالگی می‌رسه، قدرت تفکر و تصورش رشد می‌کنه. حالا کم‌کم متوجه می‌شه که:

  • مامان یا بابا برای انجام کاری دارن می‌رن (مثلاً خرید، صحبت با همسایه، کار)

  • اون‌ها همیشه قرار نیست پیشش باشن، ولی معمولاً برمی‌گردن

  • می‌تونه در ذهنش «تصور کنه» که پدر یا مادرش الان کجان و دارن چی کار می‌کنن، حتی اگه جلوی چشمش نباشن

 

به این توانایی می‌گن توانایی تجسم ذهنی یا درک ذهنی از دیگران. و به همین خاطر، اضطراب جدایی کمتر می‌شه و کودک راحت‌تر با نبودن کوتاه‌مدت والدین کنار میاد.

نظریه بالبی و اینزورث درباره دلبستگی

بالبیاینزورث
تعریف دلبستگی :پیوند عاطفی ذاتی بین کودک و مراقب اصلی، برای حفظ بقارابطه‌ای عاطفی که با توجه به پاسخ‌ مادر به نیازهای کودک، شکل می‌گیرد
تمرکز اصلی: اهمیت دلبستگی اولیه در رشد شخصیت و سلامت روانکیفیت تعامل مادر–کودک و سبک‌های دلبستگی
دلبستگی در چهار مرحله شکل می‌گیردانواع دلبستگی: ایمن، اجتنابی، دوسوگرا
بررسی کودکان جداشده از والدین و پرورشگاهیآزمایش «وضعیت ناشناس»
ماری اینزورث
موقعیت ناشناس و انواع سبک دلبستگی
مقاله

نظریه دلبستگی نخستین بار توسط جان بالبی،  مطرح شد و بعدها با پژوهش‌های  اینزورث تکمیل و گسترش یافت. هردوی این پژوهشگران تحت تأثیر دیدگاه‌های کردارشناسانی چون لورنز و همچنین نظریه تکامل داروین بودند. کردارشناسان نشان دادند که برخی رفتارهای نوزادان حیوانات، مثل دنباله‌روی جوجه‌ها از اولین موجودی که می‌بینند برای بقا ضروری‌اند. 

اینزورث با طراحی آزمایش «وضعیت ناشناس» نظریه بالبی را گسترش داد. او نشان داد که الگوهای متفاوتی از دلبستگی (ایمن، اجتنابی، دوسوگرا) در کودکان دیده می‌شود که این تفاوت‌ها به شیوه پاسخ‌دهی مادر به نیازهای کودک بستگی دارد.

آزمون

0 رای, 0 میانگین
آزمون

آزمون جان بالبی

1 / 12

لبخند اجتماعی در کدام مرحله دلبستگی بالبی ظاهر می شود؟

2 / 12

کدام یک از مفاهیم زیر تاثیر بیشتری بر اندیشه های جان بالبی داشت؟

3 / 12

 کدام‌یک از موارد زیر ویژگی رفتارهای غریزی از نگاه بالبی نیست؟

4 / 12

کدام گزینه بهترین توصیف از پاسخ‌دهی نوزادان در مرحله اول دلبستگی (تولد تا ۳ ماهگی) است؟

5 / 12

 کدام گزینه شامل بازتاب‌هایی است که مستقیماً در فرآیند تغذیه نوزاد نقش دارند؟

6 / 12

نوزاد ۵ ماهه‌ای که فقط به مادر و پدر لبخند می‌زند و در حضور آن‌ها غان‌و‌غون می‌کند، اما نسبت به غریبه‌ها بی‌تفاوت است، در کدام مرحله‌ی دلبستگی قرار دارد؟

7 / 12

کدام یک از ویژگی مرحله دوم دلبستگی نیست؟

8 / 12

بروز اضطراب جدایی در نوزاد معمولاً نشان‌دهنده چیست؟

9 / 12

ویژگی اصلی مرحله چهارم دلبستگی در مقایسه با مراحل قبل چیست؟

10 / 12

چرا اضطراب جدایی در مرحله چهارم کاهش می‌یابد؟

11 / 12

لطفاً برای بهبود کیفیت محتوای آموزشی سایت، گزینه‌ای که بیش‌تر با شما تطابق دارد را انتخاب کنید:

12 / 12

شما معمولاً با کدوم روش بهتر یاد می‌گیرید؟

Your score is

میانگین نمره هست 70%

0%

نویسنده
مائده پدیدار

سوالات متداول

نظریه دلبستگی جان بالبی بر پیوندهای عاطفی اولیه بین کودک و مراقب اصلی (معمولاً مادر) تمرکز دارد. او معتقد بود دلبستگی یک نیاز زیستی و غریزی است که برای بقای کودک ضروری است

نظریه دلبستگی بالبی می‌گوید کودک برای رشد سالم، نیاز دارد با یک مراقب اصلی (مثل مادر) رابطه عاطفی قوی و امنی برقرار کند. این دلبستگی باعث می‌شود کودک احساس امنیت کرده و دنیا را راحت‌تر کشف کند. اگر این رابطه امن نباشد، کودک ممکن است در آینده مشکلات عاطفی و رفتاری پیدا کند.

  • مرحله اول: پاسخ دهی نامتمایز به انسان 
  • مرحله دوم: تمرکز بر آشنایان
  • مرحله سوم: دلبستگی شدید
  • مرحله چهارم: تشکیل رابطه متقابل

📙برای مطالعه بیشتر

 

ماخذ: B2n.ir

چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟

میانگین 0 / 5. افراد 0

روان شو وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *