ماریا مونته سوری کیست؟ زندگینامه، نظریه و تأثیر روش آموزشی او بر کودکان
- روان شو
- نظریه پردازان

نظریه ماریا مونته سوری میگه آموزش باید با توجه به رشد طبیعی کودک، از راه تجربههای حسی، بازی و کشف در محیطی آماده و بدون فشار انجام بشه.
زندگینامه ماریا مونته سوری
- ماریا مونته سوری پزشک و مربی ایتالیایی بود که بیشتر عمر خود را وقف آموزش کودکان کرد. از کودکی روحیه قوی و هدفمندی داشت و در ۲۸ سالگی اولین پزشک زن ایتالیا شد.
- مونتسوری ابتدا به کودکان عقبمانده ذهنی علاقهمند شد و دریافت که اگر آموزش آنها بر اساس مشاهده دقیق و توجه به علایق و تواناییهایشان باشد، میتوان پیشرفت زیادی در یادگیریشان ایجاد کرد.
- مونتسوری تحتتأثیر آموزگاران بزرگ مانند پستالوچی، سگن و فروبل قرار داشت؛ کسانی که آموزش را مبتنی بر مشاهده، تجربه، و رشد طبیعی کودک میدانستند. او با مشاهده کودکان، متوجه شد که آنها با لمس و تجربه مستقیم بهتر یاد میگیرند. به همین دلیل وسایل آموزشی ویژهای طراحی کرد، مانند حروف چوبی که کودک آنها را لمس میکرد و از این راه با نوشتن و خواندن آشنا میشد.
- در سال ۱۹۰۷، مونتسوری مدرسهای در محلهای فقیرنشین در رم به نام «خانه کودکان» راهاندازی کرد. این مدرسه برای کودکانی از خانوادههای محروم و آسیبدیده بود. او در این محیط روشها و نظریاتش را گسترش داد و با موفقیت چشمگیری مواجه شد.
نظریه مونته سوری

ماریا مونته سوری، به کارهای عملی علاقه داشت تا نظری، اما یک دیدگاه نظری هم داشت که از روسو گرفته بود. او معتقد بود اینکه فکر کنیم میتوانیم بچهها را هرطور که خواستیم تربیت کنیم، اشتباه است. چون کودکان تحت تأثیر رشد طبیعیشان هم چیزهایی یاد میگیرند.مثل روسو، مونتسوری باور داشت که کودکان کاملاً متفاوت از بزرگسالان فکر میکنند و یاد میگیرند.
در واقع کودکان تحت تأثیر رشد طبیعیشان هم چیزهایی یاد میگیرند، یعنی این که یادگیری بچهها فقط به آموزش و تمرینهای ما بزرگترها بستگی ندارد. بلکه بدن و ذهن آنها به صورت طبیعی و طبق یک برنامهی درونی (که ژنتیکی است) رشد میکند و این رشد طبیعی باعث میشود که بچهها در زمانهای مشخصی، آمادگی خاصی برای یادگیری مهارتها و چیزهای جدید داشته باشند.
مثلاً بچهها به طور طبیعی در یک سن مشخص شروع میکنند به یادگیری حرف زدن، بدون اینکه کسی آنها را مجبور کند. یا به طور طبیعی یاد میگیرند چگونه دستهایشان را کنترل کنند و کارهای ظریف انجام دهند، چون بدن و مغزشان آماده این کار است.
یکی از نکات مهم در نظریه ماریا مونته سوری ، مفهوم «دورههای حساس» است. این دورهها زمانهایی هستند که کودک به صورت طبیعی و ژنتیکی برای یادگیری کارهای خاصی آماده و مشتاق است، مثل یادگیری زبان یا استفاده از دست.
اگر در این زمانهای حساس، کودک فرصت تجربه و لذت بردن از یادگیری را از دست بدهد، آن آمادگی و علاقهاش کم میشود و این موضوع میتواند رشد او را منفی تحت تأثیر قرار بدهد.
دوره های حساس رشد مونته سوری

مونته سوری به وجود «دورههای حساس» در رشد کودک اشاره میکند، یعنی زمانهایی خاص که کودک آمادگی ویژهای برای یادگیری مهارتهای خاص دارد. او سن دقیق هر دوره را مشخص نکرده، پس عددها تقریبی هستند.
دوره های حساس رشد مونته سوری شامل:
1. دوره حساس نظم (3 سال اول زندگی)
در این دوره، کودک نیاز شدیدی به نظم دارد. مثلاً دوست دارد اشیا را در جای خود بگذارد. این تمایل به کودک احساس امنیت و پیشبینیپذیری میدهد.
2. دوره حساس توجه به جزئیات (بین ۱ تا ۲ سالگی)
کودک به جزئیات کوچکی که برای بزرگترها بیاهمیتاند، توجه زیادی نشان میدهد. این دقت نشانهای از رشد ذهنی اوست؛ چون سعی دارد تجربههایش را کاملتر درک کند.
3. دوره حساس استفاده از دستها (۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی)
در این دوره، کودک علاقه زیادی به گرفتن و دستکاری اشیا دارد. این استفاده از دستها، به رشد ذهنی و مهارتی او کمک زیادی میکند.
4. دوره حساس راه رفتن
یادگیری راه رفتن از نظر مونتسوری مثل تولد دوم است. چون کودک به یک موجود فعال و مستقل تبدیل میشود. انگیزهای درونی او را به راه رفتن و تجربه حرکت وامیدارد، نه صرفاً تشویق دیگران.
5. دوره حساس زبانآموزی (۱ تا ۶ سالگی)
این یکی از مهمترین دورههای رشد است. کودک در سالهای اولیه، زبان را بهصورت ناهشیار و طبیعی یاد میگیرد؛ یعنی بدون فکر کردن یا تلاش زیاد، کلمهها و قواعد زبان را از اطرافشان جذب میکنند. این یادگیری بیشتر به طور طبیعی و با رشد مغز کودک اتفاق میافتد، نه با آموزش مستقیم. درست مثل اینکه ذهن کودک آمادهی گرفتن زبان از محیط اطرافش باشد.
اما از حدود ۳ تا ۶ سالگی، با اینکه کودک همچنان در دوره حساس زبانآموزی قرار دارد، یادگیری زبان بهتدریج هشیارانهتر میشود؛ درواقع کودک با دقت و توجه بیشتری یاد میگیرد.
در سن ۵ تا ۶ سالگی نیز کودک به مرحلهای میرسد که برای آموزش رسمی زبان آمادگی لازم را دارد؛ یعنی میتواند وارد مدرسه شود و آموزش ساختارمند ببیند.
مدارس مونته سوری

کودکان میتوانند از حدود ۲.۵ سالگی وارد مدرسه مونتسوری شوند. د رمدارس مونته سوری ، بچهها در یک کلاس با گروه سنی ۲.۵ تا ۶ سال کنار هم هستند.
در سالهای بعد، بعضی از مدارس مونتسوری تا سنین بالاتر (حتی دبیرستان) هم ادامه پیدا میکنند. اما همچنان گروههای سنی در یک کلاس با هم ترکیب میشوند؛ مثلاً کودکان ۶ تا ۹ ساله در یک کلاس هستند. مونتسوری معتقد بود بچهها از بودن کنار همکلاسیهای بزرگتر یا کوچکتر یاد میگیرند و از این تعامل لذت میبرند.
1.استقلال و تمرکز حواس
در روش مونتهسوری، یکی از هدفهای اصلی آموزش این است که کودک یاد بگیرد بهطور مستقل کار کند و روی فعالیتهایش تمرکز داشته باشد. در این مدارس، به کودک فرصت داده میشود با ابزارهای آموزشی مخصوصی که مطابق نیازهای رشدیاش طراحی شدهاند، کار کند. این ابزارها به تمرکز و دقت کودک کمک میکنند.
2.انتخاب آزاد در کلاس مونتهسوری
در کلاسهای مونتهسوری، به کودکان آزادی در انتخاب فعالیتها داده میشود. این انتخاب آزاد باعث میشود کودک کاری را انتخاب کند که با نیازهای درونیاش هماهنگ است. معلم نیز گاهی فعالیتهایی را پیشنهاد میدهد که به نظر میرسد کودک برایشان آماده است، اما اگر کودک تمرکز و علاقهای نشان ندهد، آن فعالیت کنار گذاشته میشود.
3.نقش معلم در مدارس مونته سوری
در این روش، نقش معلم با روشهای سنتی فرق دارد. معلم باید بیشتر یک مشاهدهگر ساکت باشد؛ کسی که فقط رفتار کودک را زیر نظر دارد تا بفهمد او چه نیازهایی دارد و برای چه چیزی آماده است. در این شیوه، آموزش بر پایهی احترام به ریتم طبیعی رشد کودک انجام میشود.
4.بدون پاداش و تنبیه
ماریا مونتهسوری با پاداشها و تنبیههای بیرونی مخالف بود. او باور داشت که کودک باید خودش اشتباهاتش را کشف کند.
5.آموزش نوشتن و خواندن
مدارس مونتهسوری از دوره حساس یادگیری زبان (حدود ۴ سالگی) استفاده میکنند. در این روش، نوشتن زودتر از خواندن آموزش داده میشود، چون نوشتن فعالیتی است که با لمس و حرکت دستها همراه است و با سبک یادگیری کودک در آن سن هماهنگتر است.
6.جایگاه طبیعت در آموزش مونتهسوری
در روش مونتهسوری، ارتباط کودک با طبیعت بسیار مهم است. کودکان بهطور طبیعی جذب طبیعت میشوند و از بودن در فضای باز آرام میگیرند. بنابراین آموزش نباید فقط در کلاس و داخل ساختمان مدرسه باشد، بلکه باید بیرون از مدرسه و در دل طبیعت هم ادامه پیدا کند.
7. خیالپردازی
مونتهسوری برخلاف برخی روشها، با خیالپردازی افراطی در کودکان مخالف بود. دلیلش این بود که:
خیالپردازی زیاد میتواند رابطهی کودک با واقعیت را ضعیف کند.
باعث سادهلوحی یا انفعال در برابر داستانها و تخیلات بزرگسالان میشود.
روش تربیتی مونته سوری در خانه

کودکان در سالهای اول زندگی، بهویژه در دورههای حساس رشد، با نیروی درونی خودشان به سمت یادگیری مهارتهای خاصی حرکت میکنند. هدف آموزش و تربیت در این سن، حمایت از همین تلاشهای طبیعی است.
از آنجا که کودکان معمولاً تا ۲ یا ۳ سالگی وارد مهدکودک یا مراکز آموزشی نمیشوند، اولین معلمان آنها پدر و مادر یا مراقبانشان هستند. اما برای ایفای این نقش، نیازی نیست والدین حتماً روانشناس باشند یا آموزش تخصصی ببینند؛ کافیست بفهمند که کارشان آموزش مستقیم نیست، بلکه باید به تلاشهای کودک برای یادگیری مستقلانه احترام بگذارند.
⭕مثلاً :
اگر کودکی از دیدن یک سنگ سفید خاص در پارک لذت میبرد، والدین بهتر است هر روز او را همانجا ببرند. این کار ساده نشان میدهد که کودک حس نظم و ثبات را از این تجربه میگیرد. والد یا پرستار نباید کودک را به سلیقه خود جایی ببرد، بلکه باید دنبال علایق کودک برود.
👶 نمونهای از دوره حساس رشد
یکی از نمونههای مهم در این زمینه، یادگیری راه رفتن است. بعضی والدین کودک را هنگام تلاش برای راه رفتن همراهی میکنند، به او اجازه میدهند پله بالا برود یا مناظر را بررسی کند. این کار باعث میشود کودک احساس کند خودش میتواند به چیزی مسلط شود و از این موفقیت خوشحال میشود.
اما برخی والدین اشتباه میکنند. مثلاً سعی میکنند راه رفتن را به کودک «یاد بدهند» یا کودک را مدام بغل میکنند چون عجله دارند یا میترسند کودک بیفتد. این کار باعث میشود کودک احساس کند بهاندازه کافی توانمند نیست و اعتمادبهنفسش آسیب میبیند.
در حالیکه اگر کودک خودش راه رفتن را کشف کند، حس آزادی و غرور درونی پیدا میکند. این تجربه حتی میتواند روی مهارتهای حرکتی و ورزشی او در آینده تأثیر مثبت بگذارد
طبیعت :یکی از بهترین معلمها

ماریا مونته سوری معتقد بود طبیعت، منبع مهمی برای رشد روحیه، انرژی و کنجکاوی کودکان است. مثلاً یک کودک دو ساله ممکن است با انرژی زیادی در پارک قدم بزند، از تپه بالا برود، یا مجذوب تماشای یک حیوان یا جوی آب شود. این تجربهها کودک را آرام، شاد و درگیر یادگیری میکنند.
بنابراین، یکی از مهمترین کارهایی که والدین میتوانند انجام دهند این است که به کودک اجازه دهند در طبیعت و محیط اطراف خودش آزادانه کاوش کند.
بزرگترین موفقیت یک معلم، این است که بگوید: «کودکان طوری کار میکنند انگار من وجود ندارم
سوالات متداول
اهداف رویکرد آموزشی مونته سوری
- پرورش استقلال و اعتمادبهنفس کودک
- توجه به رشد طبیعی کودک از طریق محیط آماده
- تقویت تمرکز، نظم درونی و عشق به یادگیری
ویژگی های رویکرد آموزشی مونته سوری
محیط آموزشی آماده و جذاب
آزادی انتخاب در چارچوب مشخص
تکیه بر یادگیری فعال و تجربی
توجه به تفاوتهای فردی کودکان
نقش راهنماییکننده مربی، نه معلم سنتی
ترکیب سنین مختلف در یک کلاس
تأکید بر خودانضباطی و استقلال کودک
آموزش مونته سوری به کودکان
در آموزش مونتهسوری، کودک خودش انتخاب میکند که با کدام وسیله کار کند و چه چیزی یاد بگیرد؛ این آزادی در انتخاب، یادگیری را عمیقتر و لذتبخشتر میکند.
مزایا و معایب روش مونته سوری
مزایای روش مونتهسوری:
تقویت استقلال، اعتمادبهنفس و خودانگیختگی کودک
یادگیری عمیق از طریق تجربه و فعالیتهای واقعی
احترام به ریتم و علاقهمندیهای فردی هر کودک
معایب روش مونتهسوری:
- دیویی معتقد بود مدرسه ی مونته سوری گاهی آزادی و خلاقیت کودک را محدود میکند
- مونته سوری به جنبه های عاطفی و بیان کننده کودک توجه کمی داشت
📙برای مطالعه بیشتر
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 0 / 5. افراد 0
