روانشناسی تکاملی دیوید باس : تعارض در روابط زن و مرد

روانشناسی تکاملی دیوید باس
0
(0)

این مقاله به بررسی روانشناسی تکاملی دیوید باس می‌پردازد و تفاوت‌های روانشناسی تکاملی زنان و روانشناسی تکاملی مردان، راهبردهای جفت‌گیری و تعارض‌های جنسی در انسان را توضیح می‌دهد.

روانشناسی تکاملی مردان
روانشناسی تکاملی مردان

 مریم تعریف می‌کرد پسری که چند ماه عاشقانه دنبالش بود، بعد از رابطه کم‌کم سرد شد و ناپدید شد. او فهمید که همه‌ی آن حرف‌های عاشقانه فقط برای رسیدن به هدفی کوتاه‌مدت بوده. شاید شما هم تجربه‌ای شبیه این شنیده یا حتی لمس کرده باشید: کسی که با حرف‌های شیرین و وعده‌های عاشقانه وارد زندگی‌تان می‌شود، اما بعد از مدتی می‌فهمید هدفش چیز دیگری بوده.

 

این تجربه‌ی تلخ چیزی است که روان‌شناسان تکاملی به آن فریب جنسی می‌گویند. مردی وانمود می‌کند به دنبال رابطه‌ی عمیق و بلندمدت است، درحالی‌که واقعیت چیز دیگری است: یک رابطه‌ی کوتاه‌مدت. در مقابل، گاهی هم زنان با نشان‌دادن علاقه‌ی ظاهری، منابعی مثل توجه، حمایت یا حتی پول به دست می‌آورند، بی‌آنکه تمایلی واقعی به رابطه داشته باشند.

 

این کشمکش‌های پنهان میان زن و مرد بخشی از پدیده‌ای بزرگ‌تر به نام تعارض جنسی است. مفهومی که دیوید باس، روان‌شناس تکاملی، در پژوهش‌هایش بارها به آن پرداخته و توضیح داده که چرا حتی در صمیمی‌ترین روابط هم گاهی رد پای فریب، خیانت، حسادت و کشمکش دیده می‌شود. در ادامه این مقاله، به زبان ساده بررسی می‌کنیم که منظور از تعارض جنسی چیست؟

روانشناسی تکاملی دیوید باس

دیوید باس در این مقاله اشاره میکنه، برای اینکه تولیدمثل موفق انجام شود، معمولاً لازم است مردان و زنان با هم همکاری کنند. این نیاز به هماهنگی و همراهی بین دو جنس، در گونه‌هایی که بچه‌ها دوران کودکی طولانی‌تری دارند، بسیار بیشتر دیده می‌شود.

 

 چون وقتی کودکی زمان زیادی ناتوان و وابسته می‌ماند، بیشتر در معرض خطرهایی مثل گرسنگی، حمله‌ی حیوانات شکارچی یا حتی تهدید از طرف انسان‌های دیگر قرار دارد. همکاری زن و مرد در فرایند جفت‌گیری باعث می‌شود فرزندان از این خطرهای مرگبار در امان بمانند.

 

از دیدگاه تکاملی، یک کودک درواقع «محصول مشترک» پدر و مادر است و سرنوشت ژنتیکی هر دو را به هم پیوند می‌زند. همین وابستگی مشترک باعث شده فشار تکاملی زیادی وجود داشته باشد تا سازوکارهایی شکل بگیرند که زن و مرد را به همکاری و هماهنگی وادار کند. احساسات روان‌شناختی مثل عشق و دلبستگی ، که با صرف وقت، انرژی، منابع تولیدمثلی و سرمایه‌گذاری والدینی همراه است ، نمونه‌های بارزی از همین همکاری به شمار می‌روند.

 

اما در دل همین همکاری ظاهری، نکته‌ی جالب و حتی متناقضی وجود دارد: «تعارض جنسی» تقریباً همیشه بخشی از روابط جفت‌گیری انسان بوده است. نظریه‌ی تعارض جنسی، نگاه زیست‌شناسی تکاملی را دگرگون کرد؛ چراکه این رشته پیش‌تر تولیدمثل را بیشتر به‌عنوان یک فرایند هماهنگ و تعاونی می‌دید.

تعریف تعارض جنسی

نظریه تکاملی رفتارهای جفت یابی
نظریه تکاملی رفتارهای جفت یابی/ روانشناسی تکاملی مردان

نوعی از تعارض جنسی که در اینجا مهم‌ترین نقش را دارد، «تعارض بین جایگاه‌های ژنی» است. یعنی تضاد بین ژن‌هایی که در زنان و مردان به‌طور جداگانه وجود دارند. به این نوع تضاد «تعارض بین‌جایگاهی (interlocus conflict)» گفته می‌شود. این تعریف همان چیزی است که پارکر در تعریف اصلی خود از تعارض جنسی گفته بود: «تعارضی میان منافع تکاملی افراد دو جنس».

⭕مثال:

بعضی مردان به‌طور تکاملی گرایش به دنبال کردن رابطه‌های کوتاه‌مدت دارن، چون این کار تعداد فرزندان بالقوه‌شون رو زیاد می‌کنه. اما زنان معمولاً ترجیح میدن مردی رو انتخاب کنن که در بلندمدت منابع و حمایت بده، چون بچه‌ها دوره وابستگی طولانی دارن. این هم نوعی تعارض جنسیه که ریشه در ژن‌ها و منافع متفاوت تولیدمثلی داره.

 

از منظر تکاملی، ریشه‌ی تعارض جنسی در این واقعیت است که منافع تولیدمثلی مردان و زنان اغلب ، و گاهی به‌شدت با هم متفاوت است. تعارض جنسی یک «میدان نبرد» ایجاد می‌کند که نوعی انتخاب را شکل می‌دهد و پیامدهای عمیقی برای درک حوزه‌های وسیعی از رفتار اجتماعی انسان و به‌ویژه راهبردهای جفت‌گیری دارد.

روانشناسی تکاملی زنان

فریب جنسی

روانشناسی تکاملی زنان
روانشناسی تکاملی دیوید باس/ دیوید باس

فریب‌کاری یکی از نشانه‌های اصلی تعارض بین زن و مرد است. تحقیقات نشان داده که مردان و زنان معمولاً الگوهای مشخصی از فریب جنسی دارند؛ یعنی آن‌ها وانمود می‌کنند که دلبسته یا عاشق هستند، در حالی که واقعاً چنین احساسی ندارند.

 

برای نمونه، وقتی از مردان پرسیده شد که آیا تا به حال احساسات خود را نسبت به یک زن بزرگ‌نمایی کرده‌اند تا بتوانند با او رابطه جنسی برقرار کنند، ۷۱٪ اعتراف کردند که این کار را کرده‌اند. در حالی‌که فقط ۳۹٪ از زنان به چنین کاری اعتراف داشتند.

 

وقتی از افراد پرسیدند که آیا تا به حال فهمیده‌اند که توسط جنس مخالف در این زمینه فریب خورده‌اند، باز هم همین تفاوت دیده شد: زنان خیلی بیشتر از مردان گفتند که قربانی چنین فریبی شده‌اند.

 

در یک تحقیق دیگر از زنان و مردان خواسته شد تمام روش‌هایی را که توسط جنس مخالف فریب خورده‌اند، فهرست کنند. باز هم همان الگو دیده شد: زنان بیشتر از مردان گزارش کردند که درباره شدت یا عمق احساسات طرف مقابل دچار اشتباه یا گمراهی شده‌اند.از آنجایی که زنان هنگام انتخاب همسر بلندمدت، درگیر بودن عاطفی را نشانه‌ای از تعهد می‌دانند، این یافته‌ها نشان می‌دهد که برخی مردان برای رسیدن به اهداف جنسی کوتاه‌مدت، وانمود می‌کنند که عاشق و متعهد هستند.

روانشناسی تکاملی مردان

در مقابل، چون زنان منابع باروری ارزشمندی دارند که مردان به‌شدت به آن‌ها علاقه‌مندند، زنان هم می‌توانند در زمینه تمایل جنسی ، مردان را فریب دهند تا چیزهایی غیرجنسی مثل پول یا حمایت به دست آورند. کلید این روش آن است که زن نشانه‌هایی از علاقه کوتاه‌مدت جنسی نشان دهد، منابعی به دست بیاورد، اما در نهایت به وعده رابطه جنسی عمل نکند.

 

  • طبق گزارش‌ها، مردان خیلی بیشتر از زنان گفته‌اند که به این شکل فریب خورده‌اند (۲۵٪ مردان در مقابل تنها ۴٪ زنان).
 

 

همچنین، زنان و مردان درباره «ارزش جفتی» خودشان هم دست به فریب می‌زنند. مثلاً در پروفایل‌های اینترنتی، زنان به‌طور میانگین حدود ۱۵ پوند (نزدیک ۷ کیلو) کمتر از وزن واقعی خود را می‌نویسند، در حالی‌که مردان قدشان را چند سانتی‌متر بلندتر یا درآمدشان را بیشتر از واقعیت نشان می‌دهند.

 

این نوع فریب‌های مرتبط با جنسیت دقیقاً با تفاوت‌های ترجیحی زنان و مردان در جفت‌یابی هماهنگ است و نشان می‌دهد که همین ترجیحات، زمینه‌ای برای شکل‌گیری رقابت درون‌جنسی فراهم می‌کنند.

دفاع‌ها در برابر فریب

هیجان‌هایی مثل خشم و ناراحتی احتمالاً به‌عنوان یک دفاع تکاملی شکل گرفته‌اند؛ یعنی ابزاری برای جلوگیری از دخالت یا فریب دیگران در موضوع جفت‌گیری.

 

مثلاً زنان بیشتر از مردان باید در برابر فریب عاطفی شریک بالقوه (مثل اغراق در احساسات برای رسیدن به رابطه کوتاه‌مدت) خشمگین شوند. تحقیقات در آلمان و آمریکا هم همین رو نشان داده: وقتی از زنان پرسیده شد اگر بفهمند مردی برای داشتن رابطه جنسی احساساتش را بزرگ‌نمایی کرده، چه واکنشی دارند، بیشترشان گفتند «خیلی ناراحت» می‌شوند؛ در حالی‌که مردان در شرایط مشابه ناراحتی کمتری داشتند.

 

برعکس، اگر فریب از طرف زنان باشد (مثلاً وعده رابطه جنسی که عملی نشده)، مردان خشم بیشتری تجربه می‌کنند. این هم در فرهنگ‌های مختلف تأیید شده و نشان می‌دهد مردان هم سازوکار دفاعی مخصوص خودشان را دارند.

شواهد دیگری هم وجود دارد:

 
  • زنان بهتر از مردان می‌توانند احساسات غیرکلامی چهره را تشخیص دهند.

 
  • یعنی بعضی زنان وقتی با یک مردی روبه‌رو می‌شن که از نظر ژنتیکی، رفتاری یا اجتماعی «نامطلوب» به نظر میاد (مثلاً بهداشتی نیست، وضعیت اجتماعی پایینی داره، یا رفتارش فریبکارانه‌ست)، خیلی سریع‌تر از مردان احساس بیزاری و پس‌زدگی پیدا می‌کنن. این واکنش یک جور سازوکار دفاعی تکاملی حساب می‌شه.

 
  • زنان یک سازگاری ذهنی به نام «سوگیری شکاکیت نسبت به تعهد» دارند. یعنی وقتی مردی نشانه‌های ساده و زودقابل‌گفتن مثل «دوستت دارم» یا ابراز علاقه‌ی سریع را بیان می‌کند، زنان آن را به‌راحتی نمی‌پذیرند و با تردید نگاه می‌کنند. این شک و تردید، مردان جدی‌تر را وادار می‌کند نشانه‌هایی واقعی‌تر و سخت‌تری ، مثل سرمایه‌گذاری زمانی، رفتاری یا عملی، نشان دهند. در نتیجه، مردانی که فقط به‌دنبال روابط کوتاه‌مدت هستند، غربال می‌شوند و کنار می‌روند.

استثمار جنسی

دیوید باس
روانشناسی تکاملی دیوید باس

راه‌هایی که بعضی مردان برای رسیدن به رابطه‌ استفاده می‌کنند، همیشه سالم و صادقانه نیست. یکی از این راه‌ها «استثمار» است؛ یعنی استفاده از زور، فریب یا فشار برای رسیدن به هدف.

 

🔹 در طبیعت، شکارچیان معمولاً طعمه‌های ضعیف‌تر را انتخاب می‌کنند. مثلاً یوزپلنگ بیشتر سراغ غزال‌هایی می‌رود که زخمی، کند یا حواس‌پرت هستند. در روابط انسانی هم وضعیتی مشابه دیده می‌شود: مردانی که به دنبال رابطه‌های کوتاه‌مدت هستند، معمولاً به زنانی توجه می‌کنند که به نظرشان راحت‌تر می‌توان آن‌ها را متقاعد یا فریب داد.

 

🔹 استثمار جنسی یعنی تلاش برای رابطه‌ی جنسی از راه‌هایی که سدها و معیارهای انتخاب زنان را دور می‌زند.

 

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بعضی نشانه‌ها می‌تواند باعث شود زنی «آسیب‌پذیر» به نظر برسد، مثل:
  • پوشیدن لباس‌های خیلی باز یا تحریک‌کننده،

  • حالت‌هایی مثل خواب‌آلودگی یا مستی،

  • رفتارهایی مانند توجه زیاد به جلب نظر دیگران یا بی‌توجهی به اطراف،

  • حتی نشانه‌های ظریف مثل راه‌رفتن آهسته یا قدم‌های کوتاه یا رفتارهای خجالتی

 

🔹 نکته‌ی جالب اینجاست که مردان معمولاً زنانی با چنین نشانه‌هایی را برای رابطه‌ی کوتاه‌مدت خیلی جذاب می‌بینند، اما برای رابطه‌ی جدی و بلندمدت، آن‌ها را گزینه‌ی خوبی نمی‌دانند.

دفاع‌ها در برابر استثمار جنسی

گاهی زنان نقش را برعکس می‌کنند؛ یعنی به جای اینکه قربانی سوءاستفاده شوند، خودشان از مردانی که قصد سوءاستفاده دارند، استفاده می‌کنند.

 

🔹 بعضی زنان عمداً طوری رفتار می‌کنند که آسیب‌پذیر به نظر برسند، اما هدفشان چیز دیگری است؛ مثلاً به دست آوردن پول، هدیه، حمایت یا بالا بردن موقعیت اجتماعی.

🔹 بعضی هم این نشانه‌ها را آگاهانه به کار می‌برند تا مرد را به سمت یک رابطه‌ی جدی و متعهدانه بکشانند.

🔹 تحقیقات نشان داده که مردان بیشتر از زنان از «تلاش‌های بی‌نتیجه برای رابطه» حسرت می‌خورند. مثلاً وقتی مدت‌ها دنبال زنی بودند اما در نهایت رابطه‌ای شکل نگرفت. حدود ۱۴٪ از مردان چنین تجربه‌ای داشتند، در حالی که در زنان این رقم فقط ۵٪ بود. این حسرت باعث می‌شود مردان در آینده کمتر فریب بخورند.

 

در نتیجه، دو راه دفاعی اصلی در برابر استثمار وجود دارد:
  1. استفاده متقابل از سوءاستفاده‌گران (برگرداندن بازی به نفع خود)،

  2. حسرت جنسی

حسرت جنسی به‌عنوان دفاع

حسرت یک احساس مهمه؛ چون کمک می‌کنه آدم‌ها از اشتباه‌های پرهزینه‌ی گذشته درس بگیرن و دوباره اون‌ها رو تکرار نکنن. این احساس باعث می‌شه فرد در آینده راه‌های بهتری رو انتخاب کنه تا از تجربه‌های منفی دور بمونه.

 

 

در مسائل جنسی، دو جور تجربه می‌تونه باعث حسرت بشه:
  1. کارهایی که انجام داده‌ایم (مثلاً رابطه در حالت مستی).

  2. فرصت‌هایی که از دست داده‌ایم (مثلاً وقتی امکان رابطه بوده اما فرد اقدامی نکرده).

 
پژوهش‌ها نشون داده:

زنان بیشتر از مردان بابت کارهایی که انجام داده‌اند حسرت می‌خورند. مثال‌ها:

    • از دست دادن بکارت با فرد «اشتباه» (۲۴٪ زنان در برابر ۱۰٪ مردان).

    • رابطه با کسی که تعهدش دروغین بوده (۱۷٪ در برابر ۳٪).

    • رابطه با یک غریبه (۲۰٪ در برابر ۶٪).

این حسرت‌ها باعث می‌شن زنان در آینده محتاط‌تر بشن و کمتر احتمال داشته باشه قربانی استثمار جنسی بشن.

تعارض جنسی در روابط: خیانت و حسادت

یکی از مهم‌ترین راه‌های جفت‌گیری در انسان، رابطه‌ی بلندمدت است؛ چیزی که در بیشتر پستانداران دیده نمی‌شود. این رابطه نوعی قرارداد نانوشته است: هر دو نفر باید منابع عاطفی و جنسی‌شان را فقط به شریکشان بدهند. خیانت (چه جنسی و چه عاطفی) شکستن این قرارداد است و به همین دلیل یک نمونه‌ی واضح از تعارض جنسی محسوب می‌شود.

 

مطالعات روانشناسی تکاملی زنان و روانشناسی تکاملی مردان نشان می‌دهد که مردان بیشتر به دنبال فرصت‌های کوتاه‌مدت هستند، در حالی که زنان سازوکارهای دفاعی پیچیده‌تری دارند.به عنوان مثال: پژوهش‌ها نشان می‌دهد حدود ۲۰ تا ۵۰ درصد افراد متأهل در آمریکا حداقل یک بار در زندگی زناشویی خود خیانت کرده‌اند. خیانت می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، مثل:

 

  • به دست آوردن فرصت‌های بیشتر برای تولیدمثل،

  • جذب ژن‌های بهتر برای فرزندان،

  • کسب منابع اقتصادی،

  • رهایی از شریک پرهزینه یا آزاردهنده،

  • پیدا کردن شریک جایگزین.

 

برخی زنان خیانت را ابزاری برای داشتن یک پشتیبان دیگر، سنجش ارزش خود یا خروج از رابطه‌ی نامطلوب می‌بینند.

از آنجا که خیانت منابع مشترک رابطه را به سمت فرد دیگری منحرف می‌کند، یکی از مهم‌ترین دلایل فروپاشی ازدواج‌ها در فرهنگ‌های مختلف است.

افراد برای جلوگیری از خیانت شریکشان، راهکارهای مختلفی به کار می‌برند، مثل :
  • حراست از شریک: کنترل، محدودیت یا حتی خشونت.

  • حسادت: هیجانی که مثل زنگ خطر عمل می‌کند تا نگذارد منابع رابطه به بیرون کشیده شود.

 

پژوهش‌ها نشان می‌دهد ،حسادت در واقع نوعی دفاع تکاملی است، چون حسادت نشان می‌دهد به خیانت خیلی حساسیم، به‌ویژه وقتی پای رقیب جذاب یا موفق وسط باشد، و شدت این واکنش هم به ارزش شریک (مثل زیبایی یا درآمد) بستگی دارد.البته حسادت و خیانت می‌توانند پیامدهای سنگینی هم داشته باشند، مثل خشونت خانگی یا تعقیب پس از جدایی.

تعارض جنسی پس از جدایی

تعارض جنسی با پایان رابطه تمام نمی‌شود. بعضی افراد بعد از جدایی سعی می‌کنند:

  • شریک سابق را برگردانند،

  • یا مانع رابطه‌ی جدید او شوند.

 

در حالت شدید، این رفتار به تعقیب  می‌رسد. هرچند غیرقانونی است، اما گاهی با ترساندن رقیب‌ها یا مختل‌کردن روابط جدید، فرد را وادار به بازگشت می‌کند. به همین دلیل، تعارض جنسی حتی بعد از جدایی هم ادامه پیدا می‌کند.

مثالی از پژوهش‌ها: زنی گزارش داد که پس از جدایی، شریک سابقش اجازه نمی‌داد او با هیچ‌کس قرار بگذارد؛ آن‌قدر دخالت کرد که در نهایت زن دوباره به رابطه با او بازگشت.

کلام آخر

تعارض جنسی فقط مربوط به جفت‌گیری نیست، بلکه در بیشتر روابط انسانی دیده می‌شود. در این تعارض، یک جنس برای تأثیرگذاری بر دیگری راهبردی می‌سازد و جنس مقابل دفاعی متقابل ایجاد می‌کند؛ چرخه‌ای شبیه رقابت شکارچی و طعمه.

مطالعات و نظریه‌های دیوید باس نشان می‌دهند که اثرات این تعارض را می‌توان در رفتارهایی مثل فریب و خشم، استثمار و دفاع، حسرت جنسی، خیانت، حسادت و حتی تعقیب پس از جدایی دید.

این تعارض همچنین در زندگی مشترک، روابط والد–فرزند، دوستی‌های زن و مرد، و محیط کار هم حضور دارد. به همین دلیل، تعارض جنسی یک پدیده‌ی همیشگی است که بسیاری از تعاملات اجتماعی انسان را شکل می‌دهد.

مقاله به زبان اصلی

نویسنده
مائده پدیدار

منبع

چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟

میانگین 0 / 5. افراد 0

روان شو وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *