معنویت و سلامت روان؛ تأثیر باورهای درونی بر آرامش ذهن

معنویت و سلامت روان
0
(0)

در سال‌های اخیر، توجه پژوهشگران به رابطه سلامت روان و معنویت روزبه‌روز افزایش یافته است. بسیاری از مطالعات نشان داده‌اند که معنویت و سلامت روان ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و می‌توانند در کنار هم به بهبود کیفیت زندگی انسان کمک کنند. نقش ایمان در سلامت روان نیز از جنبه‌های مهم این رابطه است؛ زیرا باورهای دینی و معنوی می‌توانند به افراد در مواجهه با استرس‌ها، ناامیدی‌ها و بحران‌های زندگی کمک کنند و احساس آرامش و امید را در آنان افزایش دهند.

در روانشناسی، ابعاد مختلف انسان شامل جنبه‌های زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی مورد بررسی قرار می‌گیرند. این رویکرد جامع، که به آن مدل زیستی-روانی-اجتماعی-معنوی گفته می‌شود، تأکید دارد که سلامت و رفتار انسان نتیجه تعامل پیچیده این ابعاد در بستر فرهنگ است.

 

در این میان، بعد معنوی نقش مهمی در درک معنا، هدف و ارتباط انسان با نیروی برتر دارد. معنویت به عنوان جنبه‌ای فراتر از بعد جسمانی و روانی، شامل باورهای عمیق، ارزش‌ها، نگرش‌ها و احساس اتصال انسان به یک نیروی ماورایی یا معنای والاست، که می‌تواند در توسعه سلامت روانی، آرامش و رضایت کلی فرد موثر باشد. سلامت معنوی به عنوان فلسفه زندگی، حاصل برآورده شدن نیازهای هدف، معنا، عشق و بخشش است و در مراقبت از سلامت فرد، ابعاد وجودی، دینی و مذهبی نقش دارند.

 

معنویت و سلامت:

معنویت به عنوان تجربه‌ای شخصی، در داخل و خارج از نظام‌های دینی وجود دارد و مربوط به درک معنی و ارزش‌های نهایی زندگی، بیماری و مرگ است. مطالعات علمی نشان می‌دهد که ارتباط مثبت زیادی بین معنویت و سلامتی وجود دارد؛ از جمله افزایش کیفیت زندگی، عزت نفس، کاهش اضطراب، معناسازی، امید، مقابله موثر با مشکلات، و حمایت اجتماعی.

نقش ایمان و معنویت در سلامت روان

معنویت شامل نیازهای وجودی متعددی مانند هدف، عشق و امید است،همچنین معنویت با واژه هایی چون تقدس ،روحانیت، دین و معنا تعریف میشود. اما این تنوع در مفاهیم و تجارب باعث می‌شود کارایی و اثبات عملی نقش آن در بهزیستی انسان‌ها دشوار باشد. نبود یک تعریف جامع و واحد از معنویت، مشکل ساز شده و ممکن است نتایج پژوهش‌ها گمراه‌کننده باشد، زیرا درباره اصطلاح معنویت هر فرد تصور متفاوتی دارد و هیچ هسته مرکزی ثابت وجود ندارد.

 

 

به عنوان مثال پارگامنت معنویت را “جستجوی مقدس” (the search for the sacred) توصیف می‌کند. به عبارت دیگر، معنویت فرایندی است که افراد از طریق آن به دنبال شناسایی، حفظ، یا تحول جنبه‌های مقدس در زندگی خود می‌گردند. “ 

روانشناسان دیگر معنویت را به عنوان یک مفهوم بنیادین در حوزه سلامت روانی مطرح میکنند که  به جستجوی تجربی و شخصی برای حقیقت، تعالی یا دغدغه‌های فرازمانی اشاره دارد؛ این جستجو اغلب از طریق تجربیات درونی، تأمل و پیوند با چیزی فراتر از خود روزمره شکل می‌گیرد.

اهمیت معنویت و آینده‌ی پژوهش:

هرچند تعاریف و تجارب مختلف از معنویت گنگ و نمادین به نظر می‌رسد، ولی این نباید موجب رد کردن اهمیت آن شود. کلید اصلی در شناخت معنویت، درک نقش آن در زندگی است؛ چرا که معنویت و سلامت نزدیک با هم ‌پیش می‌روند و هر دو نیازهای اساسی بشر هستند. پژوهش‌های آینده باید فاصله میان دانش و عمل را پر کرده و راه‌هایی برای همسویی بهتر این دو حوزه بیابند.

معنویت و سلامت روان

⭕ سلامت به چند روش تعریف می‌شود:

در جوامع غربی، سلامت یعنی نبود بیماری و به عنوان کمال نهایی انسان مطرح میشود، که مراقبت‌های پزشکی مدرن با مداخلات مکانیکی و شیمیایی برای مقابله با بیماری‌ها انجام می‌دهند و به این رویکرد «مدل پزشکی سلامت» می‌گویند؛ این نگاه مشکلات دینی، اجتماعی و حقوقی را هم به عنوان ناخوشی تلقی می‌کند که باید توسط متخصصان درمان شود و این موضوع «پزشکی شدن فرهنگ» نامیده می‌شود.

 

 

  • در الگوی پزشکی، بیماری در دو مرحله مشخص می‌شود: مرحله پیش‌از بیماری (مرحله قبل از بروز علائم، جایی که عوامل خطر و پیشگیری اولیه نقش دارند) و دوره بیماری (زمانی که نشانه‌ها و مشکلات واقعی ظاهر می‌شوند). عوامل حفاظتی یا سلامتی که ممکن است فرد را از ابتلا به بیماری دور نگه دارد، در مرحله پیش‌از بیماری اهمیت دارند و معمولاً به عنوان عوامل سلامت یا سلامت‌زا شناخته می‌شوند. پژوهشگران اکیداً دین و معنویت را همگام با عوامل حفاظتی می‌دانند، البته در کنار نقش‌های درمانی آن‌ها.
 
  • در الگوی سنتی معمولاً بین سلامت جسمانی و روانی تفاوت قائل می‌شود ، که این تفکیک ناشی از باورهای فلسفی مانند دیدگاه دکارت است که ذهن و بدن را جدا می‌داند، اما این نگرش در تفکر مدرن رد شده است.
 
  • تحقیقات جدید نشان می‌دهند سلامت تنها نبود بیماری نیست، بلکه شامل ویژگی‌های مثبت مانند معنا داشتن زندگی، مشارکت فعال و خلاقیت می‌شود و ناخوشی فراتر از فقط اختلالات مکانیکی و ارگانیک است؛ بلکه مانع برقراری روابط سالم و معنای زندگی می‌شود.
 
  • دیدگاه کل‌نگرانه می‌گوید سلامت شامل تمامی ابعاد زندگی است و پیوندهای متقابل عوامل مختلف را در بر می‌گیرد، به جای تمرکز صرف بر درمان اضطراری بیماری‌ها یا اختلالات جسمی و روانی.

سلامت تنها نبود بیماری نیست

در گذشته، سلامت تنها به معنای نبود بیماری در نظر گرفته می‌شد، اما در سال ۱۹۹۶ سازمان بهداشت جهانی تعریف خود را اصلاح کرد و آن را شامل سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دانست، یعنی فرد باید از نظر روانی و اجتماعی هم سالم باشد تا انسان سالم محسوب شود. در دهه‌های بعد، بعد معنوی سلامت نیز به عنوان یک بعد مهم مطرح شد؛ چرا که نبود بعد معنوی می‌تواند سلامت روان و جسم را تحت تأثیر قرار دهد.

 

 در سال ۱۹۸۵، مجمع بهداشت جهانی تأکید کرد که بعد معنوی باید به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از استراتژی‌های سلامت در نظر گرفته شود و این بعد، مرتبط با باورها، ارزش‌ها و اخلاقیات است که در ذهن فرد تجلی می‌یابد و نباید صرفاً از نظر مادی دیده شود.

 

در سال ۱۹۹۷، سازمان بهداشت جهانی سلامت را حالت دینامیک و پویا از رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف کرد و بر اهمیت شناخت عمیق انسان و جنبه‌های معنوی او در پیشرفت‌های آینده تأکید کرد. طبق نظر پژوهشگران ، سلامت معنوی در شناخت، احساسات، کنش‌ها و نتایج متجلی می‌شود و شامل شناخت ایمان و قوانین الهی، پذیرش خدا ، و روابط معنوی است، به طوری که این مفاهیم شاخص‌های اصلی سلامت معنوی به شمار می‌آیند.

 

از این رو سلامت معنوی عبارت است از حس ارتباط با قدرت برتر، داشتن معنا و هدف در زندگی و باور به چیزی بزرگتر از خود که ایمان و اعتماد به زندگی را تقویت می‌کند. این مفهوم یکی از ابعاد پایه‌ای سلامت کامل انسان است و شامل حالت پویا و فعال تأمین رفاه جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است، نه فقط نبود بیماری یا نقص.

رابطه سلامت روان و معنویت

رابطه  معنویت و سلامت روان موضوعی مورد بحث و بررسی است، که بیشتر مطالعات نشان می‌دهند فعالیت‌های دینی و معنوی با سلامت روانی ارتباط دارد، اما دیدگاه‌ها درباره‌ی این رابطه متفاوت است؛ برخی معتقدند دین ممکن است نشانگر مشکلات روانی باشد، در حالی که آثار جدیدتر اغلب بر اثر مثبت دین و معنویت بر سلامت روان تأکید دارند و می‌گویند سلامت روانی پایه‌ای برای تحول معنوی است.

 

 معنویت شامل راه و روشی است که فرد در ارتباط با جهان، دیگران و امر الهی اتخاذ می‌کند و به همین دلیل، پیوندهای پیچیده بین سلامت معنوی و روانی وجود دارد؛ مشکلات معنوی ممکن است بیشتر از نشانگر مشکلات روان نباشند، بلکه موضوعاتی مربوط به تعادل در زندگی هستند. 

 

تاثیر دین بر سلامت روان ، معنویت و سلامت روانی پیچیده است، زیرا فرد می‌تواند در عین داشتن حیات معنوی پربار، دچار مشکلات روانی باشد یا برعکس، سلامت روانی کامل داشته باشد اما مشکلات معنوی نیز در وجود او باشد؛ بنابراین، مفاهیم این رابطه نیاز به تعریف دقیق دارند و هر دیدگاه متفاوت، پرسش‌ها و پاسخ‌های خاص خود را ایجاد می‌کند.”

"سنت‌های بزرگ دینی همیشه به سلامت و درمان مشکلات معنوی، روانی و جسمانی اهمیت داده‌اند، و اخیراً روانشناسان نقش مهمی در مراقبت از سلامت ایفا کرده‌اند، در حالی که روانشناسانی که از فروید پیروی کرده اند، رابطه دین و سلامت را چالش‌برانگیز می‌دانند و معتقدند دین ممکن است با آسیب‌ها مرتبط باشد، هرچند شواهد جدید نشان می‌دهد دین در واقع سلامت افراد را تقویت می‌کند".

برخی تعاریف سلامت معنوی

1. هاکز و همکاران (۱۹۹۵): سلامت معنوی یعنی احساس ارتباط با دیگران، داشتن معنا و هدف در زندگی، و ارتباط با قدرت برتر.

 

2. میلر (۱۹۹۵): سلامت معنوی یعنی کیفیت ذاتی انسانی که باور دارد چیزی بزرگ‌تر از خود وجود دارد و آن را تأیید می‌کند.

 

3. فیشر (۱۹۹۸): سلامت معنوی یکی از ابعاد پایه‌ای سلامت و نیک‌زیستی است که سایر ابعاد انسان مانند جسمی، روانی و اجتماعی را تکمیل می‌کند.

 

4. ریلی و همکاران (۱۹۹۸): سلامت معنوی به عنوان فلسفه زندگی، حاصل برآورده شدن نیازهای هدف، معنا، عشق و بخشش است و در مراقبت از سلامت افراد ابعاد وجودی، دینی و مذهبی نقش دارند.

 

5. گومز و فیشر (۲۰۰۳): سلامت معنوی حالت بودن احساسات مثبت دررابطه با خود، دیگران و نیروی ماورایی، و فطرت است که در صورت وجود، احساس هویت، رضایت، عشق، آرامش و هدف در فرد ایجاد می‌شود.

تاثیر ابعاد سلامت معنوی بر سلامت روان

تاثیر دین بر سلامت روان
نقش ایمان در سلامت روان/ معنویت و سلامت روان

ابعاد مختلف سلامت معنوی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر سلامت روانی فرد دارند و این اثرات در پژوهش‌های علمی مورد تأیید قرار گرفته است. در ادامه، نحوه تأثیر هر بعد توضیح داده می‌شود:

1. بعد شناختی

داشتن شناخت و باورهای مثبت نسبت به خدا، جهان، و معنای زندگی، احساس آرامش، امید و رضایت روانی را تقویت می‌کند. این شناخت‌ها به فرد کمک می‌کنند تا در برابر سختی‌ها مقاوم باشد و اضطراب، استرس و افسردگی کاهش یابد.

 

2. بعد عاطفی

احساس محبت، قدردانی، آرامش و اتصال به نیروی متعالی، منبع احساس خوشبختی و رضایت درونی است. این عواطف مثبت می‌تواند اثر مطلوب بر سلامت روان داشته باشد، اضطراب و افسردگی را کاهش دهد و احساس ارزشمندی و حمایت را در فرد تقویت کند.

 

3. بعد رفتاری

انجام رفتارهای معنوی مانند عبادت، دعا، و اقدامات اخلاقی و انسانی، نه تنها حس هدف‌گذاری و معنا را در فرد تقویت می‌کند بلکه سبب کاهش تنش‌های روانی و افزایش احساس کنترل بر زندگی می‌شود. این فعالیت‌ها نوعی تسکین و آرامش روانی ایجاد می‌کنند و توانایی مقابله با مشکلات را افزایش می‌دهند.

 

⭕ نکات مهم :

  • مطالعات علمی نشان می‌دهند که هر چه فرد در ابعاد مختلف سلامت معنوی فعال‌تر و متعهدتر باشد، احساس سلامت روانی، آرامش، امید و رضایت کلی در او بیشتر است.
 
  • بنابراین، سلامت معنوی نه تنها نقش حمایتی و حفاظتی در مقابل اختلالات روانی ایفا می‌کند، بلکه می‌تواند در ارتقای کیفیت زندگی روانی فرد نیز مؤثر باشد.

"سلامت معنوی نتیجه برآورده شدن نیازهای اساسی انسان مانند معنا، عشق، محبت و بخشش است و در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری ظاهر می‌شود، با شناخت و معرفت نسبت به خدا، احساس آرامش و عشق ورزی به نیرویی والاتر ادامه می یابد. و عناصر کلیدی آن شامل ارتباط با قدرت برتر، یافتن معنا در زندگی و پویایی است."

نویسنده
زینب علی وحدتی

برای مطالعه بیشتر

  • کتاب سلامت معنوی / نوشته دکتر مسعود آذربایجانی
  • www.researchgate.net

 

ماخذ: B2n.ir

چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟

میانگین 0 / 5. افراد 0

روان شو وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *