تحمل ابهام در روانشناسی: مقابله با اضطراب و نگرانی
- روان شو
- مقالات

تحمل ابهام در روانشناسی
تا حالا تو موقعیتی قرار گرفتی که ندونی قراره چه اتفاقی بیفته؟ مثلاً منتظر یه جواب مهم باشی، یا با یه انتخاب سخت روبهرو شده باشی؟ بعضیها توی چنین موقعیتهایی احساس فشار و اضطراب زیادی میکنن، در حالی که بعضی دیگه راحتتر با «ابهام» کنار میان. روانشناسان به این ویژگی میگن تحمل ابهام. در این مقاله، با تکیه بر پژوهشهای علمی، بررسی میکنیم تحمل ابهام در روانشناسی چیست، چه عواملی روی اون تأثیر دارن؟
مثالی از زندگی واقعی

کنکور تموم شده، برگهها جمع شدن و حالا باید منتظر بمونی تا نتیجه اعلام بشه. اما این انتظار، برای خیلیها سختتر از خود روز آزمونه. ذهن پر از سوال میشه:
«نکنه خراب کرده باشم؟»
«اگه قبول نشم چی؟»
«اگه اشتباه انتخاب رشته کنم چی؟»
در این شرایط، بعضیها میتونن با ابهام کنار بیان و خودشون رو تا اعلام نتیجه کنترل کنن. اما بعضیها دائم توی فکرن، استرس میگیرن، نمیتونن بخوابن و حتی ممکنه دچار حملههای اضطرابی بشن.
ویژگی مهمی که اینجا نقش داره، همون چیزیه که روانشناسان بهش میگن تحمل ابهام. جالبه بدونی افرادی که اختلال اضطراب فراگیر (GAD) دارن، بالاترین سطح عدم تحمل ابهام رو نشون میدن. برای اونها، ندانستن بهقدری آزاردهندهست که تقریباً غیرقابل تحمله.
تعریف تحمل ابهام

تحمل ابهام (Intolerance of Uncertainty) در روانشناسی به این معناست که یک فرد چقدر میتونه با موقعیتهایی که نتیجهشون مشخص و واضح نیست کنار بیاد. آدمهایی که تحمل ابهام بالایی دارن، میتونن در شرایط نامعلوم آرامش نسبی خودشون رو حفظ کنن و دست به انتخاب بزنن.
اما کسانی که تحمل ابهام پایینی دارن، وقتی با موقعیتهای ناپایدار یا مبهم روبهرو میشن (مثل انتظار برای جواب آزمایش، نتیجه کنکور یا آینده شغلی)، دچار اضطراب، نگرانی یا حتی فلج تصمیمگیری میشن.
در واقع، تحمل ابهام نشون میده چقدر با «ندانستن» راحتی.
حالا در اینجا با 2 تا اختلال دیگه آشنا میشی که ندونستن و ابهام براشون خیلی سخته:
شاید برات جالب باشه بدونی که عدم تحمل ابهام فقط توی اضطراب فراگیر نیست، بلکه توی اختلالات دیگه مثل وسواس فکری-عملی و اضطراب اجتماعی هم نقش پررنگی داره.
مثلاً فرض کن کسی با اضطراب اجتماعی داره میره یه مهمونی یا جلسه کاری. ذهنش پر از سوالهای بیجوابه:
«نکنه وقتی حرف میزنم همه مسخرهم کنن؟»
«نکنه رفتارشون با من سرد باشه و نفهمم دلیلش چیه؟»
این ناتوانی در قبول کردن اینکه نمیتونه همه چیز رو پیشبینی کنه، باعث میشه شدیداً استرس بگیره و حتی ترجیح بده اصلاً نره!
حالا بیایم به وسواس فکری-عملی نگاه کنیم. مثلاً یه نفر که وسواس تمیزی داره:
وقتی نمیدونه دستهاش کاملاً تمیزن یا نه، شروع میکنه مرتب شستن دستها؛
وقتی مطمئن نیست در رو قفل کرده یا نه، بارها در رو چک میکنه.
این رفتارها، در واقع تلاش او برای کاهش اضطراب ناشی از عدم تحمل ابهامه ، چون نمیتونه ندانستن یا ابهام رو تحمل کنه.
تحمل ابهام مقاله
بررسی ابعاد روانشناختی عدم تحمل ابهام: نگاهی به مدل دوبعدی Birrell و همکاران (2011)
این مقاله یکی از بنیادیترین منابع برای تبیین و تعریف مفهومی «عدم تحمل عدم قطعیت» است و با تحلیل عاملی به اعتبارسنجی مقیاس IUS میپردازد.
در دنیای پر از عدم قطعیت امروز، برخی افراد بهراحتی با موقعیتهای مبهم کنار میآیند، در حالی که برخی دیگر دچار اضطراب، نگرانی یا ناتوانی در تصمیمگیری میشوند. مقاله Birrell و همکاران (2011) با بررسی ساختار روانسنجی مقیاس «عدم تحمل ابهام» (IUS)، تلاش کرده نشان دهد که این ویژگی صرفاً یک واکنش نیست، بلکه ترکیبی از دو بعد مهم است:
یکی میل شدید به پیشبینی و قطعیت، و دیگری ناتوانی ذهنی و رفتاری در مواجهه با ابهام. این مقاله به ما کمک میکند تا بهتر بفهمیم افراد چگونه با ناشناختهها برخورد میکنند و چرا برخی بیشتر از دیگران از شرایط نامعلوم دچار اضطراب میشوند.
تو این مقاله، نویسندهها بررسی کردن که مقیاس عدم تحمل ابهام (IUS) واقعاً چه ابعادی از این ویژگی رو اندازه میگیره.با تحلیل دادههای ۹ مطالعه مختلف، به این نتیجه رسیدن که IUS فقط یک بُعد نداره، بلکه از دو عامل اصلی تشکیل شده:
یکی میل شدید به پیشبینی و قطعیت، و دیگری فلج ذهنی و رفتاری در شرایط مبهم.
مدل پیشنهادی درباره واکنش افراد به ابهام دو بعد کلیدی داره:
1. رویکرد فعالانه به قطعیت (Approach to Certainty):
این بعد نشون میده که چطور بعضی افراد تمایل دارن به طور فعال و پیگیر دنبال کاهش ابهام و یافتن قطعیت باشن. یعنی وقتی در شرایط نامشخص یا مبهم قرار میگیرن، به جای فرار یا بیتفاوتی، سعی میکنن اطلاعات بیشتری جمع کنن، سؤال بپرسن، تحلیل کنن و به هر طریقی که میتونن وضوح و اطمینان ایجاد کنن. این افراد میخوان کنترل بیشتری روی شرایط داشته باشن و احساس امنیتشون با شناخت بهتر از وضعیت بالا میره.
نشونههای رفتاری این عامل:
زیاد سؤال میپرسن تا از همه چیز مطمئن شن.
نمیتونن با تصمیمهای مبهم یا باز کنار بیان.
اگر ندونن چی در پیشه، دچار اضطراب میشن.
ما فرزندان جهانی هستیم که پر از عدمقطعیت است؛ و در میان این تاریکی، نوری که ما را پیش میبرد، شجاعت ادامه دادن در دلِ ندانستن است.
2. اجتناب از شرایط مبهم (Avoidance of Ambiguity):
این بعد، نشاندهنده کسانیه که در مواجهه با ابهام و نااطمینانی، واکنششان اجتناب و دوری کردن از موقعیتهای مبهم است. یعنی ترجیح میدن از شرایطی که نمیدونن چه اتفاقی میفته یا چطور باید رفتار کنن فاصله بگیرن. ممکنه سعی کنن سریع تصمیم بگیرن و قطعیت ظاهری بسازن یا اصلاً از موقعیت خارج بشن تا اضطراب و ناراحتی ناشی از عدم قطعیت را کاهش بدن.
نشونههای این عامل:
نمیدونه چطور فکر کنه یا از کجا شروع کنه.
بهجای تصمیمگیری، همهچیز رو به تعویق میندازه.
ممکنه بهکلی از اون موقعیت فرار کنه یا بیعمل بمونه.
این مقاله نشون میده که آدمها وقتی با موقعیتهای نامعلوم روبهرو میشن، معمولاً دو جور واکنش نشون میدن:
یا سعی میکنن با فکر کردن، تحلیل و جمعکردن اطلاعات، به قطعیت برسن؛
یا اونقدر گیج و نگران میشن که نمیتونن هیچ کاری بکنن.
مقیاس IUS که برای سنجش این ویژگی استفاده میشه، در واقع دو چیز رو اندازه میگیره:
میل به قطعیت و ناتوانی در عملکرد هنگام ابهام.
شناخت این دو بُعد کمک میکنه روانشناسها بهتر بفهمن که مراجعانشون چرا و چطور از موقعیتهای مبهم دچار استرس میشن، و برای کمک بهشون راهحل دقیقتری پیدا کنن.
مولفههای کلیدی عدم تحمل ابهام
انجام دادن کارها به تنهایی
افراد با عدم تحمل ابهام معمولاً دوست دارند کنترل همه چیز را خودشان داشته باشند و کمتر به کمک یا نظر دیگران متکی باشند چون ممکن است عدم قطعیت ایجاد شود.
جمعآوری اطلاعات زیاد موقع انجام کار
برای کاهش احساس ابهام، این افراد بیش از حد اطلاعات جمع میکنند تا خیالشان راحت شود و مطمئن شوند که تصمیمشان درست است.
مشورت با افراد دیگر
گاهی افراد برای کاهش ابهام، زیاد از دیگران مشورت میگیرند تا نظرهای مختلف را بشنوند و مطمئنتر تصمیم بگیرند.
تاییدطلبی
افرادی که تحمل ابهام پایین دارند، به دنبال تأیید و اطمینان از دیگران هستند تا اضطراب ناشی از عدم قطعیت کاهش یابد.
هیچ اطمینان نهاییای وجود ندارد. اگر انسان بخواهد واقعیت را تمام و کمال بپذیرد، باید ابهام را بپذیرد
اهمال کاری
به دلیل ترس از تصمیمگیری نادرست در شرایط مبهم، ممکن است کارها را به تعویق بیندازند یا کلاً انجام ندهند.
به تأخیر انداختن تصمیمگیری
وقتی با گزینههای نامشخص روبرو میشوند، تمایل دارند تصمیمگیری را عقب بیندازند تا از مواجهه با ریسک و ابهام فرار کنند.
انجام ندادن فعالیت مشخص
گاهی افراد به دلیل عدم قطعیت در نتیجه، از شروع یا ادامه فعالیتها اجتناب میکنند.
اجتناب از پذیرش تعهد
به خاطر ترس از محدودیتها و تعهدات نامعلوم، از قبول مسئولیت یا تعهدات بلندمدت خودداری میکنند
مهارت تحمل ابهام

تکنیکهای مقابله با ابهام از دیدگاه داگاس
داگاس، یکی از پیشگامان تحقیق دربارهی عدم تحمل ابهام (Intolerance of Uncertainty) و نقش آن در اضطراب فراگیر است. او باور دارد که افراد با سطح بالای عدم تحمل ابهام به سختی میتوانند با موقعیتهای نامشخص و مبهم کنار بیایند و این باعث میشود نگرانیهای مکرر و مزمن در آنها شکل بگیرد.
برای مقابله با این مشکل، داگاس در چارچوب درمان شناختی-رفتاری تکنیکهایی را معرفی کرده که عمدتاً هدفشان افزایش توانایی فرد در پذیرش ابهام و کاهش واکنشهای اضطرابی است:
1. قرار گرفتن تدریجی در معرض ابهام (Exposure to Uncertainty):
به جای اجتناب از موقعیتهای نامشخص، فرد به صورت کنترل شده و تدریجی با آنها مواجه میشود تا یاد بگیرد ابهام را تحمل کند.
2. آموزش مهارتهای حل مسئله:
با تقویت مهارتهای منطقی و سیستماتیک حل مسئله، فرد بهتر میتواند راهحلهای ممکن را بسنجیده و احساس کنترل بیشتری روی وضعیتهای مبهم پیدا کند.
3. بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring):
شناسایی و اصلاح باورهای منفی و افکار تحریف شده درباره ابهام و نگرانی، مثل باور «نباید هیچ چیز مبهم باشد» یا «اگر چیزی نا معلوم باشد، حتماً بد خواهد شد.»
4. تمرینهای آرامسازی و کاهش هیجان:
تکنیکهایی مثل تنفس عمیق، مدیتیشن و آرامسازی عضلانی برای کنترل واکنشهای جسمانی اضطراب هنگام مواجهه با ابهام به کار میروند.
برای مطالعه بیشتر
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 0 / 5. افراد 0
