معرفی مستند تو شدن | نگاهی به رشد انسان
- روان شو
- روانشناس شدن

مستند تو شدن (Becoming You) یک اثر دیدنی و آموزنده است که به بررسی مراحل رشد زبانی و شناختی کودک در ۵ سال اول زندگی میپردازد؛ یعنی ۲۰۰۰ روزی که شکلگیری «خود» در انسان آغاز میشود. در این مستند 6 قسمته، شاهد روندی حیرتانگیز هستیم که در آن نوزادان، گامبهگام از موجوداتی وابسته، به انسانهایی با هویت مستقل تبدیل میشوند.
کودک و مفهوم «خود»

یکی از نکات جالب و قابل تأملی که در این مستند روانشناسی به آن پرداخته میشود، مربوط به درک کودک از مفهوم «خود» است.
در سالهای نخست زندگی، کودک هنوز تصویر روشنی از «خود» ندارد. اگر آینهای مقابل او قرار گیرد، واکنشهایش نشان میدهد که متوجه نیست تصویری که در آینه میبیند، بازتابی از خودش است.
این مرحله، بخشی از رشد خودآگاهی کودک است که معمولاً در حدود ۱۸ تا ۲۴ ماهگی آغاز میشود. کمکم کودک میآموزد که آن تصویر، متعلق به خودش است و این نقطهی شروعی برای شکلگیری «هویت فردی» اوست.
همزمان با شکلگیری این آگاهی، کودک وارد مرحلهای طبیعی از «خودمحوری» میشود؛ یعنی تصور میکند دیگران هم دقیقاً مانند او فکر میکنند و احساس دارند. این برداشت سادهلوحانه شاید برای بزرگسالان عجیب باشد، اما از دیدگاه روانشناسی، بخشی ضروری و طبیعی از رشد شناخت اجتماعی در کودک بهشمار میرود.
این بخش از مستند روانشناسی “تو شدن” با ظرافت نشان میدهد که کودک چگونه از بیخبری از خود به سوی ساختن هویت فردی گام برمیدارد.

استقلال در فرهنگ ژاپنی

در بخشی از این مستند، به کودکان ژاپنی پرداخته میشود که در سهسالگی، بهتنهایی به خرید میروند. این رفتار در نگاه اول شاید نگرانکننده یا حتی غیرقابلباور باشد، اما در فرهنگ ژاپن، نشانهای از تربیت مسئولانه و ایجاد حس اعتماد به نفس و استقلال در کودک است.
کودک ژاپنی از همان سالهای اولیه میآموزد که میتواند تصمیم بگیرد، مسیر را بشناسد، ارتباط برقرار کند و خرید انجام دهد. این تصویر، بیننده را وادار به فکر میکند: ما تا چه حد به کودکانمان اعتماد میکنیم؟
رشد روابط اجتماعی
یکی دیگر از نکات جالبی که در مستند روانشناسی «تو شدن» به آن اشاره میشود، شکلگیری تمایلات اجتماعی جنسیتی در حدود سن سهسالگی است.
در این مرحله، معمولاً مشاهده میشود که پسرها بیشتر با پسرها و دخترها بیشتر با دخترها بازی میکنند. این تمایل، نهتنها امری رایج بلکه بخشی طبیعی از رشد اجتماعی و هویتیابی جنسی در کودکان است.
مطالعات متعددی در روانشناسی رشد این الگو را تأیید کردهاند. برای مثال، پژوهش کلاسیک ماکابی و جکلین (Maccoby & Jacklin, 1974) نشان داد که از حدود سن سهسالگی، بازی با هم جنس ، بهشکل بارزی دیده میشود و تا اواخر کودکی ادامه دارد.
همچنین پژوهشگران دیگری مانند فابیان و دان (Fabes & Daum, 2001) اشاره کردهاند که این گرایشهای جنسیتی، تحت تأثیر تعامل بین عوامل زیستی (مانند هورمونها)، فرهنگی، خانوادگی و تجربیات روزمره شکل میگیرند و به مرور میتوانند تغییر یابند یا منعطفتر شوند.
حرکت و رشد مغز
یکی از حرکات خاصی که فقط در انسان دیده میشود، حرکت گازانبری است؛ یعنی توانایی گرفتن اشیای کوچک با انگشت شست و اشاره. این مهارت حرکتی پیچیده، نقطهی عطفی در رشد عصبی کودک است و نشان میدهد که مغز در حال توسعهی تواناییهای کنترل حرکات ظریف است—چیزی که در سایر پستانداران با این دقت و ظرافت دیده نمیشود.
اما نکته جالبتر آن است که در ماههای اولیه زندگی، کودک تحرک چندانی ندارد. برخلاف انتظار، این بیتحرکی نه از ناتوانی، بلکه نتیجهی یک اولویت تکاملیست:
بیشتر انرژی بدن نوزاد در این دوران صرف رشد و توسعه مغز میشود؛ و چون مغز در این دوره بیشترین کالری و سوخت را از بدن میگیرد، فرصت و توان چندانی برای فعالیت فیزیکی گسترده باقی نمیماند.

از سوی دیگر، نوزاد در ماههای نخست حتی نمیتواند خودش بنشیند یا بدنش را صاف نگه دارد. دلیل اصلی این موضوع، نسبت نامتناسب اندازه سر به بدن است.
در ابتدای تولد، اندازه سر نوزاد تقریباً چهار برابر تنهاش است، و همین باعث میشود که حفظ تعادل برای او بسیار دشوار باشد. ستون فقرات و عضلات گردن هنوز آنقدر قوی نیستند که بتوانند این سنگینی را کنترل کنند.
مستند تو شدن این فرایند را با تصاویری زنده و دقیق به نمایش میگذارد و نشان میدهد که چگونه طبیعت، بدن و مغز کودک را برای یکدیگر تنظیم کردهاند؛ به شکلی که هر مرحله از رشد، زمینهساز مرحله بعدی است.
وقتی عروسک، جای خالی مادر را پر میکند

در مستند ، یکی از نکات جالب، بررسی وابستگی کودک به مادر در حدود دو سالگی است. در این سن، جدا شدن از مادر برای کودک بسیار دشوار است، چرا که پیوند عاطفی عمیقی بین آنها شکل گرفته. این جدایی برای کودک اضطراببرانگیز است و او برای آرامکردن خود، معمولاً به یک شیء خاص مانند عروسک، پتو یا اسباببازی محبوبش پناه میبرد.
وینیکات نخستین کسی بود که مفهوم شیء انتقالی را در دهه ۱۹۵۰ معرفی کرد. او معتقد بود کودک برای گذار از وابستگی مطلق به مادر به سوی استقلال، به یک شیء بیرونی نیاز دارد (مثل عروسک یا پتو) که بهنوعی جانشین مادر میشود و به کودک کمک میکند تا اضطراب جدایی را تحمل کند.
مستند به این اشیا با عنوان “اشیای انتقالی” اشاره میکند؛ وسایلی که کودک در نبود مادر به آنها وابسته میشود و از طریق آنها احساس امنیت پیدا میکند. این اشیاء به نوعی نماد حضور مادر هستند و به کودک کمک میکنند تا با اضطراب جدایی کنار بیاید و بهتدریج استقلال هیجانی پیدا کند.
دروغگویی و دوستان خیالی
در این مستند روانشناسی، موضوع دروغگویی در کودکان مورد بررسی قرار میگیرد. برخلاف آنچه در نگاه اول ممکن است به نظر برسد، دروغگویی در سالهای ابتدایی زندگی کودک لزوماً نشانهی رفتار ناسالم یا ناپسند نیست.
کودکان خردسال هنوز مرز مشخصی بین واقعیت و خیال ندارند و گاه با هدف تجربهگری، جلب توجه یا حتی داستانسازی، دست به تحریف واقعیت میزنند. این رفتار میتواند نشانهای از رشد شناختی، توانایی ذهنی در درک دیدگاه دیگران (نظریه ذهن)، و آغاز تخیل خلاق باشد.
در همین مستند، به پدیدهی «دوست خیالی» نیز اشاره میشود. بسیاری از والدین ممکن است نگران باشند که داشتن دوست خیالی نشانهای از تنهایی یا انزوای اجتماعی کودک است، اما پژوهشها خلاف این را نشان میدهند. مطالعات انجامشده در دانشگاه واشنگتن و همچنین پژوهشهای روانشناسانی مانند مارجوری تیلور نشان دادهاند که داشتن دوست خیالی در کودکی نهتنها نگرانکننده نیست، بلکه معمولاً نشانهی تخیل قوی، هوش بالا و مهارت بالای زبانی و اجتماعی کودک است.
در واقع، کودکان با استفاده از دوست خیالی، موقعیتهای اجتماعی را تمرین میکنند، احساسات خود را بروز میدهند و اضطرابها یا فشارهای هیجانی را در محیطی امن تخلیه میکنند. این بخش از مستند با تأکید بر این نکته به والدین اطمینان میدهد که تخیل کودک بخشی طبیعی و ارزشمند از فرایند رشد روانشناختی اوست.
این مستند با نگاهی علمی به دنیای درونی کودکان، نشان میدهد که بسیاری از رفتارهایی که از دید بزرگترها نگرانکننده یا عجیب به نظر میرسند ، مثل دوست خیالی داشتن، دروغ گفتن، یا گریههای بیوقفه ، در واقع بخش طبیعی و ضروری رشد هیجانی و شناختی کودکاند. فهم این رفتارها بهجای قضاوت، به ما کمک میکند کودک را بهتر درک و حمایت کنیم.
ماخذ: B2n.ir
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 0 / 5. افراد 0
