معرفی کتاب ساعت دل : اروین یالوم
- روان شو
- فیلم و کتاب

کتاب ساعت دل
خوندن ساعت دل برای من تجربهای خیلی لذتبخش بود. با ورق زدن این کتاب، انگار وارد دنیای خصوصی زندگی یالوم میشیم؛ بدون هیچ فیلتر و تعارفی. یالومی که از رفتن به مزار همسرش مرلین میگه، یالومی که با وجود شهرت و جایگاهش بهعنوان نظریهپرداز بزرگ، بعضی وقتها خودش هم دچار خطا میشه، و یالومی که با بیماری آلزایمر درگیر شده و صادقانه از این تجربه حرف میزنه.
در این کتاب با جلسات تکجلسهای او روبهرو میشیم؛ جایی که مراجعان با مشکلات گوناگون برای مشاوره میآیند و یالوم هم با تمام چالشها، تلاش میکنه آموزندهترین و عمیقترین بینشها رو به ما منتقل کنه. همین ترکیب صداقت شخصی و تجربه حرفهای باعث شده ساعت دل کتابی خاص و بهیادماندنی باشه.
اروین یالوم کیست؟

اروین یالوم استاد بازنشسته روانپزشکی در دانشگاه استنفورد آمریکاست. او علاوه بر دو کتاب درسی مهم درباره رواندرمانی، کتابهای مشهوری هم برای عموم نوشته؛ مثل:
- دژخیم عشق
- خیره شدن به خورشید
- موجوداتی برای یک روز و خود شدن.
یالوم هنوز به این فکر میکند چطور میتواند بیشترین کمک را به بیماران و درمانگران بکند. او در تجربه شصتسالهاش فهمیده بیشتر آدمها برای یک چیز به درمان میآیند: نیاز به رابطهای صمیمی و واقعی. اما صمیمیت فقط وقتی شکل میگیرد که افراد حاضر باشند آسیبپذیر و صادق باشند، حتی اگر سخت باشد.
به باور یالوم، رویکرد او ترکیبی از درمان اگزیستانسیال (پرداختن به مسائل عمیق مثل مرگ و تنهایی) و درمان میانفردی (تمرکز بر روابط نزدیک) است. در عمل این دو از هم جدا نیستند، چون دغدغههای وجودی انسان همیشه با روابطش گره خوردهاند.
شکلگیری ایده کتاب ساعت دل

یالوم در ۹۳ سالگی، احساس می کرد باید آموختههایش را درباره رواندرمانی و زندگی پیش از آنکه دیر شود، ثبت و به دیگران منتقل کند. همین دغدغهها جرقه اصلی نوشتن کتاب ساعت دل بوده است.
بعد از فوت همسرش در سال ۲۰۱۹ و همزمان با دوران کرونا، یالوم تنهایی شدیدی را تجربه کرد. در همین سالها بیش از همیشه با مسائل پیری، فراموشی و مرگ روبهرو شد. چون دیگر نمیتوانست همه جزئیات جلسات درمانی را به یاد بیاورد، تصمیم گرفت به مشاورههای تکجلسهای روی بیاورد؛ تجربههایی که هسته اصلی فصل های این کتاب شدند.
این کتاب همچنین حاصل همکاری او با پسرش بنجامین است. یالوم به تنهایی قادر به نوشتن نبود و بنجامین که سالها نویسندگی کرده و آثار پدرش را ویرایش میکرد، به او پیوست. ترکیب تجربههای عمیق یالوم با نگاه تازه و پرسشگر بنجامین، کتاب را غنیتر کرد. یالوم از این همکاری بسیار خوشحال بود؛ چون هم کمکش کرد فرضیاتش را دوباره بررسی کند و هم فرصتی شد که پسرش را به عنوان «آخرین شاگرد» خودش در کنارش داشته باشد.
معرفی کتاب ساعت دل

کتاب ساعت دل مجموعهای از ۲۱ داستان واقعی از تجربههای درمانی اروین یالوم است. هر داستان، روایت یکی از مراجعان اوست؛ کسانی که با ترسها، امیدها، عشقها و رنجهایشان وارد اتاق درمان شدهاند.
نکته جالب اینجاست که در دل هر روایت، درسهای عمیق و کاربردی درباره رواندرمانی و زندگی نهفته است. یالوم با نثری صمیمی ، ما را وارد دنیای مراجعانش میکند و نشان میدهد چطور رابطه درمانی میتواند تغییرات شگرفی در زندگی افراد ایجاد کند. در خلال این داستانها شما متوجه میشوید که:
یالوم تا چه حد به خودافشاگری اهمیت میدهد و با بیان تجربهها و احساسات شخصی خودش، رابطهای صمیمی و انسانی با مراجعانش برقرار میکند.
او همیشه بر اینجا و اکنون تأکید دارد؛ یعنی به جای غرق شدن در گذشته یا آینده، توجه را به لحظه حال و آنچه در رابطه درمانی جاری است معطوف میکند.
در رویکرد درمانی من، اتحاد درمانی و بهکارگیری آن مهمترین عامل است. بارها در سخنرانیها و نوشتههایم گفتهام که این رابطه است که شفا میبخشد؛ نه فرمی که بیمار پر میکند، نه آن پرسش درخشانی که درمانگر میپرسد و نه حتی ثبت روزانه تغییرات رفتاری. هیچکدام از اینها به تنهایی عامل اصلی نیستند. در دیدگاه من، ارتباط صادقانه بین درمانگر و بیمار همان میانجیای است که از طریق آن کشف میکنیم، میآموزیم، تغییر میکنیم و درمان میشویم
در فصل اول کتاب ساعت دل، وارد دنیای شخصی یالوم میشویم؛ دنیای یک پیرمرد نودساله با همه چالشهایش، از دردهای جسمی گرفته تا دغدغههای ذهنی. او تعریف میکند که در حدود هشتادسالگی متوجه شد فراموشیاش روزبهروز بیشتر میشود و همین مسئله برای جلسات درمانی طولانیمدت مشکل ایجاد میکرد. به همین خاطر تصمیم گرفت شکل کارش را تغییر دهد و به جای جلسات طولانی، به درمانهای تکجلسهای روی بیاورد.
این تصمیم برای یالوم که سالها به درمانهای بلندمدت پایبند بود، کاری تازه و غریب به حساب میآمد. خودش میگوید پر از تردید بود: آیا این مدل جدید جواب میدهد؟ آیا میتواند همچنان به بیمارانش کمک کند؟ با این حال، او تصمیم گرفت این ماجراجویی را امتحان کند.
یالوم با استفاده از نرمافزار زوم جلساتش را ادامه داد؛ تجربهای متفاوت که به او امکان داد همچنان در مسیر درمانگری بماند، حتی اگر شکل و شمایل کارش تغییر کرده بود.
خلاصه کتاب ساعت دل
کتاب ساعت دل مجموعهای از روایتها و تجربههای یالوم است که در آن بیش از هر چیز، اهمیت رابطه درمانی و نقش محوری آن در تغییر و بهبود انسانها پررنگ میشود. یالوم تأکید میکند که آنچه درمان را اثرگذار میسازد نه فرمها و تکنیکهای خشک، بلکه ارتباط صادقانه و انسانی بین درمانگر و بیمار است.
او در جلسات درمانی بهویژه در مشاورههای کوتاهمدت، به جای غرق شدن در گذشتهی بیماران، بر اینجا و اکنون تمرکز میکند؛ یعنی بر کلمات، حرکات، سکوتها و هر آنچه در لحظه جاری است. این رویکرد به او کمک میکند تا سریعتر وارد قلب مسائل شود و درمان عمق بیشتری پیدا کند.
بخش مهم دیگری از کتاب به موضوع خودافشاگری درمانگر میپردازد. یالوم باور دارد که پاسخ دادن به پرسشهای ساده و انسانی بیماران (مثل اینکه آیا فرزندی دارد یا چه فیلمی میبیند) نه تنها خطری ندارد، بلکه اعتماد، نزدیکی و صمیمیتی واقعی ایجاد میکند. او میگوید اگر درمانگر از به اشتراک گذاشتن خودِ واقعیاش بترسد، چطور میتواند پیوندی انسانی بسازد که برای درمان ضروری است؟ با این حال، هشدار میدهد که خودافشاگری باید سنجیده باشد؛ چرا که گاهی افراط یا بیان موارد نامربوط میتواند به درمان آسیب بزند.
آزمایش خودافشاگری های رادیکالی که در فصول این کتاب آمده ، چیز جدیدی نیست . از آغاز کارم ، پذیرفته ام که در خصوص احساساتی که به بیمارانم دارم شفاف باشم ، احساسات صادقانه ی آنها را درباره ی خودم برانگیخته ام و با یکدیگر بررسی کرده ایم که در حال حاضر چه چیزی میانمان در جریان است . ماجراهای کوتاه این مشاوره های تک جلسه ای و مستقیم این ایده ی اصلی را جلوتر بردند با فشرده کردن بازه ی زمانی خودم را وادار کردم تا سخت تر پیش بروم و بیشتر و سریع تر خودم را آشکار کنم. تاکنون از نتایج قدرتمندی که به دست آمده ، شگفت زده شده ام . و با این حال ، باید محتاط بود انواع اشتباه خود افشاگری می تواند آسیب زا باشد درمانگرانی هستند که با خودستایی موفقیتهایشان را تعریف میکنند یا افکاری را که ربطی به مشکلات بیمار ندارند با او درمیان میگذارند .
یالوم در این کتاب بارها نشان میدهد که شفافیت درباره احساسات و تجربههای شخصی میتواند بیماران را به کشف صمیمیت و رشد سوق دهد. او تجربههای خودش را نیز با صداقت به میان میآورد؛ از جمله مواجههاش با مرگ و پیری. او توضیح میدهد که هرچقدر حسرتهای کمتری درباره نحوه زندگیمان داشته باشیم، اضطرابمان از مرگ کاهش مییابد. این اصل که سالها به بیمارانش گفته بود، در مواجهه شخصی خودش با مرگ معنای تازهای پیدا میکند.
در نهایت، کتاب ساعت دل ما را با این پرسش روبهرو میکند: اگر درمانگر به عنوان انسانی واقعی در رابطه حضور یابد، با ضعفها، تجربهها و لحظات اکنون ، چه نیرویی میتواند در درمان آزاد شود؟ تجربههای یالوم نشان میدهد که این گشودگی و صمیمیت، قدرتی دگرگونکننده در رواندرمانی دارد.
روانشناسی اگزیستانسیال یالوم در ساعت دل
یالوم در کتاب ساعت دل نهتنها روایت شخصی خودش از روزهای پایانی زندگی همسرش مرلین را بازگو میکند، بلکه از خلال این تجربهی دردناک به مفاهیم بنیادین روانشناسی اگزیستانسیال هم میپردازد. رویکرد اگزیستانسیال بر مسائلی مانند مرگ، آزادی، تنهایی و معنای زندگی تمرکز دارد و تلاش میکند به جای درمان صرفِ نشانهها، به پرسشهای عمیق انسانی پاسخ دهد.
در کنار این تجربهی شخصی، یالوم در داستانهایی که از جلساتش با مراجعان نقل میکند نیز ما را با همین دغدغهها روبهرو میسازد؛ جایی که بیمارانش با احساس تنهایی، ترس از مرگ، اضطراب آزادی و جستوجوی معنا درگیر میشوند. در ساعت دل، مواجهه او با مرگ همسر و تجربههای بالینیاش به هم گره میخورند و تصویری زنده از روانشناسی اگزیستانسیال در عمل ارائه میدهند.
یالوم اول فکر میکرد ساعت دل آخرین کتابش خواهد بود؛ ولی خب، معلوم شد «آخرین» فقط یه تعارف بوده! چون سال گذشته در 93 سالگی دوباره ازدواج کرد و حالا با همسر جدیدش مشغول نوشتن کتاب تازهای است. یعنی حتی وقتی همه منتظر خداحافظی بودند، یالوم گفت: «نه عزیزم، هنوز کار دارم!» همین نشون میده که امید به زندگی و اشتیاق نوشتن در او تمومی نداره. پس اگر کسی بهتون گفت این آخرین کتاب یالومه، با خیال راحت لبخند بزنید و بگید: با یالوم هیچوقت آخرین وجود نداره!
- en.wikipedia.org
- ماخذ: B2n.ir
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 0 / 5. افراد 0
