نظریه دو عاملی هیجان شاختر و سینگر | توضیح ساده با مثال

نظریه دو عاملی هیجان
0
(0)

نظریه دو عاملی هیجان که به نام نظریه شاختر سینگر نیز شناخته می‌شود، یکی از مهم‌ترین رویکردها در روان‌شناسی هیجان است. این نظریه بر نقش برهم‌کنش بین برانگیختگی فیزیولوژیکی و تفسیر شناختی در شکل‌گیری هیجان تأکید می‌کند. یکی از مشهورترین پژوهش‌ها در این زمینه، مطالعه داتون و آرون است که نشان داد چگونه شرایط محیطی و برداشت ذهنی افراد می‌تواند تجربه هیجانی آن‌ها را تغییر دهد.

 

نظریه دو عاملی هیجان
نظریه دو عاملی هیجان/ جروم سینگر

تصور کنید یکی از شرکت‌کنندگان آزمایش معروف استنلی شاختر و جروم سینگر (۱۹۶۲) هستید. این دو روان‌شناس می‌خواستند نظریه خود را درباره هیجان آزمایش کنند. وقتی به محل آزمایش می‌رسید، پژوهشگر به شما می‌گوید هدف بررسی اثر نوعی «ترکیب ویتامینی» به نام ساپروکسین بر روی بینایی است.

 

یک پزشک مقداری از این ترکیب را به شما تزریق می‌کند. بعد از تزریق، پژوهشگر می‌گوید باید کمی صبر کنید تا دارو اثر کند. در همین زمان، او فرد دیگری را که ظاهراً شرکت‌کننده‌ی دیگری در آزمایش است به شما معرفی می‌کند. به هر دوی شما پرسشنامه‌ای داده می‌شود و پژوهشگر اتاق را ترک می‌کند تا به‌ظاهر بعداً تست بینایی بگیرد.

وقتی به پرسشنامه نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که حاوی سؤالاتی بسیار خصوصی و حتی توهین‌آمیز است. مثلاً یکی از پرسش‌ها این است:
«مادر شما به غیر از پدرتان با چند مرد دیگر رابطه نامشروع دارد؟»

 

فردی که کنار شما نشسته (که در واقع همکار پژوهشگر است) با عصبانیت به این پرسش‌ها واکنش نشان می‌دهد. او هر لحظه خشمگین‌تر می‌شود، پرسشنامه را پاره می‌کند، آن را روی زمین می‌اندازد و با ناراحتی از اتاق بیرون می‌رود. حالا سؤال اینجاست: شما چه احساسی خواهید داشت؟ آیا شما هم عصبانی می‌شوید؟

نظریه دو عاملی هیجان

آدم‌ها وقتی یه هیجان رو تجربه می‌کنن، اول بدنشون واکنش نشون میده (مثلاً قلب تندتر می‌زنه، عرق می‌کنن یا نفسشون تند میشه). بعدش، خودشون شروع می‌کنن به معنا دادن به اون حالت بدنی و میگن «خب من چرا اینجوریم؟ لابد دارم می‌ترسم / هیجان‌زده‌ام / خوشحالم»

همان‌طور که حدس می‌زنید، هدف واقعی این آزمایش اصلاً بررسی بینایی نبود. پژوهشگران شرایطی را ساختند تا بتوانند نقش برانگیختگی بدنی و تفسیر هیجانی آن را بررسی کنند. واقعیت این بود که هیچ «ساپروکسین» وجود نداشت. به نیمی از شرکت‌کنندگان اپی‌نفرین تزریق شد (هورمونی طبیعی که باعث افزایش ضربان قلب، بالا رفتن دمای بدن و تند شدن تنفس می‌شود) و به نیمی دیگر دارونما (ماده‌ای بی‌اثر) تزریق کردند.

 

 

 

 

حالا تصور کنید شما جزو کسانی هستید که اپی‌نفرین دریافت کرده‌اید. بعد از خواندن پرسشنامه توهین‌آمیز، بدن شما دچار برانگیختگی می‌شود: قلبتان تند می‌زند، صورتتان سرخ می‌شود و دست‌هایتان کمی می‌لرزد. چون نمی‌دانید به شما اپی‌نفرین تزریق شده، برای این برانگیختگی دنبال دلیل می‌گردید. وقتی می‌بینید فرد کنار شما عصبانی است، شما هم به این نتیجه می‌رسید که علت برانگیختگی‌تان خشم است، پس احساس خشم شدیدی را تجربه می‌کنید.

 

 

 

شاختر می‌گفت همین شرایط برای تجربه هیجان لازم است:

1. ابتدا بدن دچار برانگیختگی فیزیولوژیکی می‌شود.

2. سپس فرد برای این برانگیختگی در محیط اطراف دنبال توضیح می‌گردد.

در آزمایش واقعی، افرادی که اپی‌نفرین دریافت کرده بودند نسبت به کسانی که دارونما دریافت کردند، واکنش‌های بسیار خشمگینانه‌تری نشان دادند.

نتایج و برداشت‌ها

این آزمایش یک نکته جالب داشت: هیجان‌های ما تا حدی قراردادی و وابسته به تفسیر ما هستند. یعنی بستگی دارد برانگیختگی بدنی خود را چطور توضیح دهیم. شاختر و سینگر این موضوع را با دو روش نشان دادند:

 

  1. دادن توضیح غیرهیجانی برای علائم بدنی
    به برخی از افراد گفتند که تزریق باعث افزایش ضربان قلب، سرخ شدن صورت و لرزش دست می‌شود. وقتی این افراد این علائم را تجربه کردند، آنها را به حساب اثر دارو گذاشتند، نه خشم. بنابراین با عصبانیت به پرسشنامه واکنش نشان ندادند.

  2. تغییر دادن زمینه موقعیتی
    در شرایط دیگری، باز هم به افراد اپی‌نفرین تزریق شد، اما این بار پرسشنامه توهین‌آمیز داده نشد. در عوض، همکار پژوهشگر رفتار شاد و بازیگوشی از خود نشان داد: کاغذها را گلوله می‌کرد و مثل بسکتبال پرت می‌کرد، هواپیمای کاغذی می‌ساخت و طناب بازی می‌کرد. شرکت‌کنندگان این بار برانگیختگی خود را به شادی نسبت دادند و احساس سرخوشی کردند.

نظریه شاختر سینگر

نظریه شاختر سینگر
نظریه شاختر سینگر

آیا افراد در زندگی روزمره هم مثل شرکت‌کنندگان آزمایش شاختر و سینگر ، گاهی هیجان‌های خود را اشتباه تفسیر می‌کنند؟در بیشتر موارد، ما می‌دانیم برانگیختگی ما از کجا می‌آید. مثلاً:

 

  • اگر یک جیب‌بر اسلحه‌ای به سمت ما بگیرد و بگوید «کیف پولت را بده»، بدن ما دچار برانگیختگی می‌شود و این را به درستی ترس می‌نامیم.

  • یا اگر در ساحل با فردی که به او علاقه داریم قدم بزنیم و قلبمان تند بزند، آن را درست عشق تعبیر می‌کنیم.

اما در بسیاری از موقعیت‌های واقعی، برانگیختگی ما می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد و تشخیص اینکه کدام علت اصلی است، سخت است.

 

تصور کنید با نامزد جذابتان برای تماشای فیلم ترسناک به سینما می‌روید. وقتی روی صندلی می‌نشینید، متوجه می‌شوید قلبتان می‌زند و نفس کشیدن سخت است. آیا دلیل این علائم عشق و علاقه زیاد به نامزدتان است یا ترس از فیلم؟ یا شاید ذرت بوداده‌ای که خورده‌اید؟ تشخیص دقیق غیرممکن است.

گاهی اوقات، ما فکر می‌کنیم برانگیختگی‌مان ناشی از یک علت خاص است، در حالی که در واقع از عامل دیگری می‌آید. به این پدیده می‌گویند: اسناد نادرست برانگیختگی، وقتی افراد علت هیجان خود را اشتباه استنباط می‌کنند.

اسناد نادرست برانگیختگی عبارت است از فرآیندی که به موجب آن افراد درباره علت نحوه احساسات خود استنباط های نادرست انجام می دهند .

مطالعه داتون و آرون

مطالعه داتون و آرون

داتون و آرون، نظریه دو عاملی شاختر سینگر را در یک آزمایش میدانی بررسی کردند.

  • زن جوان جذابی به مردانی که در پارک ایالت بریتیش کلمبیا بودند نزدیک شد و از آن‌ها خواست به یک پرسشنامه پاسخ دهند. او گفت پرسشنامه درباره تأثیر جذابیت‌های دیدنی بر خلاقیت است و در گوشه‌ای شماره تماسش را نوشت تا اگر مایل بودند بعداً با او صحبت کنند، تماس بگیرند.

 

حالا، پاسخ مردها چقدر به جذابیت او بستگی داشت؟ این به موقعیت و نحوه تفسیر آنها از برانگیختگی‌شان وابسته بود.داتون و آرون دو موقعیت ایجاد کردند:

1. پل معلق ترسناک:

مطالعه داتون و آرون
مطالعه داتون و آرون

مردان روی پلی ۴۵۰ فوتی که بسیار مرتفع و تکان‌دهنده بود عبور می‌کردند. باد می‌وزید و پل حرکت می‌کرد. این تجربه برانگیختگی شدیدی ایجاد می‌کرد: قلب تند می‌زد، نفس‌ نفس می‌زدند و عرق می‌کردند. در همین حال زن جذاب از آن‌ها پرسشنامه خواست. پیش‌بینی شد که این مردان اشتباهاً برانگیختگی خود را به جذابیت زن نسبت دهند. نتیجه: درصد زیادی با او تماس گرفتند و پیشنهاد دوستی دادند..

2. نیمکت پارک و آرامش:

مطالعه داتون و آرون
مطالعه داتون و آرون

در موقعیت دیگر، زن بعد از عبور مردان از پل و استراحت روی نیمکت به آن‌ها نزدیک شد. این بار مردان آرام بودند و ضربان قلبشان طبیعی بود. نتیجه: درصد کمی با او تماس گرفتند و پیشنهاد دوستی دادند.

 

این آزمایش نشان داد که برانگیختگی ناشی از ترس یا هیجان می‌تواند به اشتباه به یک علت دیگر نسبت داده شود، همان چیزی که شاختر آن را اسناد نادرست برانگیختگی نامید.

bridge experiment chart min
نویسنده
مائده پدیدار

برای مطالعه بیشتر

 

ماخذ: B2n.ir

چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟

میانگین 0 / 5. افراد 0

روان شو وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *