زندگی نامه کارل راجرز

زندگی نامه کارل راجرز
0
(0)

کارل راجرز در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شد. پدرش مهندس ساختمان بود و به دلیل شغلش، بیشتر اوقات دور از خانه بود. والدینش سخت‌کوشی و ایمان را به او آموختند. از کودکی به مطالعه علاقه داشت و حتی قبل از مدرسه کتاب می‌خواند.

علاقه به کشاورزی و مذهب

زندگی نامه کارل راجرز
زندگی نامه کارل راجرز

راجرز ابتدا قصد داشت کشاورز شود و در دانشگاه ویسکانسین کشاورزی خواند. اما کم‌کم به مذهب علاقه‌مند شد و در فعالیت‌های مذهبی دانشگاه شرکت کرد. در سال سوم دانشگاه برای شرکت در یک کنفرانس مذهبی به چین سفر کرد. این سفر تأثیر زیادی بر او گذاشت؛ با جوانان آزاداندیش آشنا شد و از عقاید مذهبی خشک والدینش فاصله گرفت. بعد از بازگشت، مدتی در مزرعه و چوب‌فروشی کار کرد و اعتمادبه‌نفسش بیشتر شد.

زندگی نامه کارل راجرز
زندگی نامه کارل راجرز

در سال 1924 وارد مدرسه الهیات در نیویورک شد تا کشیش شود، اما چند واحد روان‌شناسی و آموزش در دانشگاه کلمبیا گذراند. تحت تأثیر افکار جان دیویی درباره آموزش قرار گرفت و به تدریج از تعصبات مذهبی فاصله گرفت. در نهایت در سال 1926 تصمیم گرفت روان‌شناسی بخواند و هرگز به مذهب رسمی بازنگشت.

کارل راجرز نظریه
کارل راجرز نظریه

تحصیلات کارل راجرز

در سال 1927 به عنوان دستیار آموزشی در مؤسسه راهنمایی کودک در نیویورک مشغول به کار شد و در کنار آن تحصیلات دکترای خود را ادامه داد. با نظریات فروید و آدلر آشنا شد اما بیشتر تحت تأثیر “اتو رنک” قرار گرفت که معتقد بود رابطه عاطفی همراه با همدلی و پذیرش در درمان اهمیت زیادی دارد. این ایده‌ها بعدها پایه‌گذار رویکرد مراجع‌محور او شد.

او در سال 1939 اولین کتاب خود، “درمان بالینی کودک مشکل‌آفرین” را نوشت که باعث شد دانشگاه ایالتی اوهایو به او پیشنهاد تدریس بدهد. در این دانشگاه، نظریاتش درباره روان‌درمانی شکل گرفت و در سال 1942 کتاب “مشاوره و روان‌درمانی” را منتشر کرد. او به جای تمرکز بر علت‌های اختلالات روانی، بر رشد درونی مراجع تأکید داشت.

 

سال‌های 1945 تا 1957 در دانشگاه شیکاگو پربارترین دوره زندگی حرفه‌ای او بود. پژوهش‌های زیادی درباره روند و اثربخشی روان‌درمانی انجام داد و نظریات خود را کامل‌تر کرد. بعدها به دانشگاه ویسکانسین رفت اما از آنجا راضی نبود و در نهایت به کالیفرنیا نقل مکان کرد. او در آنجا “مرکز تحقیقات درباره فرد” را پایه‌گذاری کرد و نظریاتش را به حوزه‌هایی مانند آموزش و سیاست بین‌المللی گسترش داد.

نظریه راجرز در مشاوره
نظریه راجرز در مشاوره

تجربیات شخصی و روابط بین‌فردی

 در زندگی شخصی، او فردی کم‌رو بود و در نوجوانی دوست صمیمی نداشت. بعدها با “هلن الیوت” ازدواج کرد و دو فرزند داشت. با وجود مشکلات اولیه در روابط اجتماعی، در نهایت به نظریه‌ای رسید که معتقد بود رابطه انسانی، عامل رشد روانی است.

 

یکی از نکات قابل توجه در زندگینامه راجرز، چالش‌های اولیه در روابط اجتماعی و کمبود دوستان صمیمی در نوجوانی است. این تجربیات شخصی، باعث شد تا او به اهمیت ارتباط انسانی و تأثیر مثبت آن در بهبود روانی پی ببرد. با ازدواج و تشکیل خانواده، او همچنین درک عمیق‌تری از پیچیدگی‌های روابط انسانی به دست آورد و این موضوع نقش مهمی در تبیین نظریه فردمدار داشت. او معتقد بود که حتی افراد با مشکلات اولیه در روابط اجتماعی نیز در صورت دریافت حمایت عاطفی و پذیرش بی‌قید و شرط، می‌توانند به رشد و شکوفایی دست یابند.

خلاصه نظریه مراجع محوری راجرز
خلاصه نظریه مراجع محوری راجرز

راجرز افتخارات زیادی کسب کرد. او رئیس انجمن روان‌شناسی آمریکا بود و جایزه خدمات برجسته علمی را دریافت کرد. نظریه او درباره “درمان مراجع‌محور” در کتاب‌هایش به طور کامل شرح داده شده است.

او در سال‌های آخر زندگی کارگاه‌هایی در سراسر دنیا برگزار کرد و در سال 1987 در سن 85 سالگی درگذشت. کارل راجرز با نظریه‌هایش، انقلابی در روان‌شناسی ایجاد کرد و راه تازه‌ای برای ارتباط با مراجعان و درک آن‌ها گشود.

تاثیر اتو رنک بر راجرز

کارل راجرز در طول زندگی حرفه‌ای خود تحت تأثیر بسیاری از روانشناسان و نظریه‌پردازان برجسته قرار گرفت، اما یکی از افرادی که تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری دیدگاه‌های او داشت، اتو رنک بود. رنک، از همکاران نزدیک زیگموند فروید بود که بعدها از محفل فرویدی فاصله گرفت و دیدگاه‌های متمایزی در روان‌درمانی ارائه داد.

 

رنک بر اهمیت رابطه عاطفی بین درمانگر و مراجع تأکید داشت و معتقد بود که فرایند درمان بیش از آنکه بر تحلیل گذشته یا کشف ریشه‌های ناخودآگاه متمرکز باشد، بر تجربه‌های زنده و در حال وقوع در اتاق درمان استوار است. او معتقد بود که ایجاد یک رابطه انسانی، مبتنی بر پذیرش و درک عمیق، می‌تواند تحولی درونی در مراجع ایجاد کند.

راجرز در سال ۱۹۳۶ از رنک دعوت کرد تا در سمیناری سه‌روزه درباره روش‌های روان‌درمانی پسافرویدی سخنرانی کند. این سمینار تأثیر عمیقی بر راجرز گذاشت. او از رنک آموخت که درمان، تنها یک فرایند تحلیلی یا فنی نیست، بلکه نوعی رابطه انسانی است که در آن پذیرش بی‌قید و شرط و همدلی درمانگر، رشد روانی مراجع را تسهیل می‌کند. این مفهوم بعدها به یکی از اصول بنیادین نظریه درمان مراجع‌محور راجرز تبدیل شد.

نظریه خودشکوفایی کارل راجرز
نظریه خودشکوفایی کارل راجرز

رنک با تأکید بر لحظه حال و رابطه زنده بین درمانگر و مراجع، دیدگاه راجرز را نسبت به فرایند درمان تغییر داد و او را از روش‌های سنتی روانکاوی که بر کشف ریشه‌های مشکلات در گذشته تمرکز داشتند، دور کرد. در نتیجه، راجرز به جای تمرکز بر آسیب‌شناسی روانی و جست‌وجوی علل مشکلات در گذشته، بر رشد فردی و شکوفایی استعدادهای درونی مراجع تأکید کرد.

این تأثیر باعث شد که راجرز در ادامه مسیر حرفه‌ای خود، به جایگاه ویژه‌ای در تاریخ روان‌شناسی دست یابد و با معرفی رویکرد مراجع‌محور، انقلابی در حوزه روان‌درمانی ایجاد کند. نظریه او مبتنی بر این باور بود که هر فردی ظرفیت درونی برای رشد و بهبود دارد و نقش درمانگر، ایجاد محیطی امن و پذیرنده برای تحقق این ظرفیت است.

نتیجه گیری

به طور کلی، روند زندگی راجرز از دوران کودکی تا تبدیل شدن به یکی از چهره‌های برجسته روان‌شناسی، مسیری پر از تغییرات فکری و تجربیات عمیق انسانی بود. تأثیرات خانواده، تغییر مسیر شغلی، تجربیات دانشگاهی و حرفه‌ای، و به ویژه تأثیرات سخنرانی‌های اتو رنک، همگی در شکل‌گیری نظریه فردمدار او نقش داشته‌اند. 

 

این نظریه بر این اصل استوار است که هر فرد دارای ظرفیت درونی برای رشد و شکوفایی است و رابطه انسانی مبتنی بر همدلی و پذیرش بی‌قید و شرط، می‌تواند در راه تحقق این ظرفیت‌ها نقش بسزایی ایفا کند. به عبارت دیگر، تجربیات زندگی او او را به این باور رساند که درمان واقعی فرایندی انسانی و پویا است که باید به جای تمرکز بر گذشته و علل اختلال، بر ایجاد یک محیط رشد محور تمرکز کند.

 

در نهایت، نظریه فردمدار راجرز، منعکس‌کننده‌ی یک تحول شخصی و فکری عمیق است؛ تحولی که از طریق تجربیات متنوع زندگی، مواجهه با چالش‌های فردی و حرفه‌ای، و الهام از اندیشه‌های نوآورانه متفکرانی چون اتو رنک به وجود آمد و همچنان تأثیر عمیقی بر روان‌شناسی مدرن دارد.

سوالات متداول

نظریه خودشکوفایی کارل راجرز بر این باور است که افراد به طور طبیعی تمایل دارند تا به بهترین نسخه از خود تبدیل شوند. این فرآیند زمانی به درستی اتفاق می‌افتد که فرد احساس پذیرش و تایید بی‌قید و شرط از سوی دیگران دریافت کند

نظریه مراجع محوری کارل راجرز بر این اساس است که درمانگر باید فضایی امن و پذیرا برای مراجع ایجاد کند. در این رویکرد، مراجع مرکز درمان در نظر گرفته می‌شود و درمانگر تنها نقش هدایت‌گر و تسهیل‌کننده را ایفا می‌کند. این فرآیند بر پذیرش بی‌قید و شرط، همدلی و صداقت درمانگر تأکید دارد.

نظریه راجرز در مشاوره بر اهمیت  پذیرش بی‌قید و شرط، همدلی و صداقت بین مشاور و مراجع تأکید دارد. هدف اصلی این رویکرد ایجاد فضایی حمایتگر است تا مراجع بتواند خود را بهتر بشناسد و به رشد و خودشکوفایی دست یابد. مشاور در این رویکرد بیشتر به‌عنوان تسهیل‌کننده عمل می‌کند، نه به‌عنوان منبع اطلاعات یا راه‌حل‌ها.

برای مطالعه بیشتر

چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟

میانگین 0 / 5. افراد 0

روان شو وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *