انواع مکانیزم های دفاعی در روانشناسی : زیگموند فروید
- روان شو
- اصطلاحات

مکانیزم های دفاعی نخستین بار توسط زیگموند فروید مطرح شد. و دخترش آنا فروید، مفهوم مکانیزم های دفاعی را گسترش داد. مکانیزم های دفاعی بهنجار هست و همه از آنها استفاده میکنند، اما اگر به صورت افراطی از آنها استفاده شود به رفتار های وسواسی مکرر و روان رنجوری می انجامد. هدف ایگو از ایجاد مکانیزم های دفاعی این هست که از برخورد مستقیم با تکانه های جنسی و پرخاشگری اجتناب کند و از خودش در برابر اضطراب همراه آنها دفاع کند.
مکانیزم های دفاعی فروید
در مقاله اید ایگو سوپر ایگو ، اشاره شد مسئول مکانیزم های دفاعی ایگو هست. ایگو در برابر فشار هایی که از سوپر ایگو و اید می آید از مکانیزم های دفاعی استفاده میکند.
نهاد به دنبال ارضای فوری نیازها و تمایلات است، در حالی که سوپرایگو معیارهای اخلاقی و ارزشها را دنبال میکند. در این بین، ایگو که در ارتباط مستقیم با دنیای واقعی است، وظیفه دارد به نحوی بین این دو نیرو تعادل برقرار کند.
مکانیزمهای دفاعی عمدتاً ناهشیار هستند. در واقع افراد معمولاً از بهکارگیری آنها آگاه نیستند. ایگو این مکانیسمها را بهطور ناخودآگاه فعال میکند تا از اضطراب و فشارهای ناشی از تعارضات درونی را کاهش دهد.
بهعنوان مثال، فردی که بیش از حد الکل مصرف میکند و دچار مشکلاتی در زندگی شخصی و کاری شده است، به اصرار خانواده و دوستانش برای کمک گرفتن و ترک اعتیاد توجهی نمیکند. او ممکن است مدام بگوید: “من مشکلی ندارم” یا “هر کسی گاهی الکل مینوشد”. این فرد اثرات منفی الکل را بر زندگی خود نمیپذیرد.
در اینجا، مکانیزم دفاعی انکار به فرد کمک میکند تا از احساس شرم، گناه یا اضطراب ناشی از پذیرش مشکل اعتیاد دوری کند و به خود اجازه میدهد تا رفتارهای ناسالمش را ادامه دهد، حتی اگر به زیان او باشد.
انواع مکانیزم های دفاعی در روانشناسی
فروید برای اولین بار در سال، ۱۹۲۶ مفهوم مکانیزم های دفاعی را توضیح داد. بعداً دخترش آنا این مفهوم را اصلاح کرد و سازمان داد. گرچه مکانیزم های دفاعی بهنجار هستند و همه از آنها استفاده میکنند اما اگر به افراط کشیده شوند، به رفتارهای وسواسی و روان رنجور منجر می شوند.
مکانیزم های دفاعی اصلی که فروید مشخص کرد عبارت اند از سرکوبی، واکنش وارونه، جابجایی، تثبیت، واپس روی فرافکنی، درون فکنی و والایش.
دفاع های پخته بیشتر در افرادی که بهلحاظ روانی رشد یافتهتر هستند، دیده میشود. این مکانیزم های دفاعی به فرد کمک میکنند تا با واقعیت بهطور مؤثرتری کنار بیاید. در واقع، این دفاعها به رشد شخصیت و ارتباط بهتر با دیگران کمک میکنند. چند نمونه از این مکانیسمها عبارتاند از: سرکوب ، شوخی ، والایش.
همین طور، دفاع های سطح پایین بیشتر در افرادی دیده میشوند که رشد روانی کمتری دارند. این دفاعها به طور معمول در کوتاهمدت به کاهش اضطراب کمک می کند، اما در بلندمدت به روابط فرد با دیگران و درک واقعیت آسیب میزند. برخی از این مکانیسمها عبارتاند از: انکار ، فرافکنی ، واپس روی.
به طور کلی، استفاده از مکانیزم های دفاعی پخته نشانهی رشد و ثبات روانی بیشتر است، در حالیکه دفاعهای ناپخته معمولاً نشانهی ناپختگی روانی و مشکلات روانشناختی عمیق هست.
مکانیسم های دفاعی فروید با مثال
سرکوبی

اساسی ترین مکانیزم دفاعی سرکوبی (repression) است، زیرا در مکانیزم های دیگر دخالت دارد. هر وقت ایگو با تکانه های ناخوشایند اید تهدید میشود با سرکوب کردن آن تکانه ها از خودش محافظت می کند؛ یعنی احساسات تهدید کننده را به ناهشیار می فرستد.
در واقع در سرکوب گری فرد فعالانه مانع از ورود برخی خاطرات به سطح هشیاری می شود. به عبارت ساده تر سرکوب گری فرآیندی است که مانع رسیدن اطلاعات موجود در حافظه درازمدت که در سطح نا هشیاری قرار دارد به حافظه کوتاه مدت که در سطح هشیار قرار دارد می شود.
یکی از مثالهای رایج سرکوب در زندگی روزمره زمانی است که فردی در محیط کار با رئیس یا همکاران خود دچار تنش میشود، اما به دلایل مختلف مانند حفظ شغل، تصمیم میگیرد احساسات منفی خود (مثل خشم یا ناراحتی) را سرکوب کند و بهجای ابراز آنها، به خود میگوید که “این مسئله مهم نیست” یا “نباید عصبانی شوم”.
این سرکوب احساسات ممکن است در کوتاهمدت به او کمک کند که در محیط کار، حرفهای بهنظر برسد و از درگیریهای احتمالی جلوگیری کند. اما اگر این خشمها و ناراحتیها مدام سرکوب شوند و فرصتی برای بروز نداشته باشند، ممکن است بهمرور باعث بروز اضطراب، خستگی روانی و حتی مشکلات جسمانی مانند سردرد و مشکلات گوارشی شوند.
بعد از اینکه این تکانه ها ناهشیار شدند چه اتفاقی برای آنها می افتد؟
فروید ،معتقد بود که چند احتمال وجود دارد:
1. این تکانه ها می توانند بدون تغییر در ناهشیار بمانند.
2. می توانند برای وارد شدن به هشیاری فشار بیاورند که در این صورت اضطرابی بیشتر از آنچه فرد میتواند تحمل کند، ایجاد می کنند و او غرق در اضطراب می شود.
3. رایج ترین سرنوشت سائق های سرکوب شده این است که به شکل تغییر شکل یافته ابراز میشوند. البته این تغییر شکل باید به قدر کافی زیرکانه باشد که ایگو را فریب دهد. سائق های سرکوب شده میتوانند به صورت نشانه های جسمانی تغییر شکل یابند.
واکنش وارونه

در مکانیزم دفاعی واکنش وارونه( reaction formation) فرد احساسات و تکانه های ناخوشایندش را با نشان دادن رفتاری کاملا متضاد سرکوب می کند. در واقع افراد به این دلیل از این مکانیزم دفاعی استفاده میکنند تا احساسات واقعی خودشان را پنهان کنند.
برای مثال، دختری که عمیقاً از مادرش متنفر است. چون او می داند که جامعه محبت به والدین را ایجاب می کند، این نفرت هشیار مادر، اضطراب زیادی را ایجاد خواهد کرد. این دختر برای اجتناب از اضطراب عذاب آور، رفتار کاملا متضادی مثل محبت به ماردش را انتخاب میکند.
اما محبت او به مادرش اصیل نیست بلکه نمایشی و مبالغه آمیز است. دیگران شاید به راحتی از ماهیت واقعی این محبت ساختگی آگاه باشند، اما او باید خودش را فریب دهد و به واکنش وارونه خود بچسبد، زیرا به او کمک می کند این واقعیت اضطراب آور را که به صورت ناهشیار از مادرش نفرت دارد، پنهان کند.
جابجایی

مکانیزم دفاعی جابجایی(displacement) به معنای انتقال احساسات و تکانه های خود از یک منبع تهدیدآمیز به شخص و موقعیت امن تر.
یک مثال رایج از مکانیزم دفاعی جابهجایی زمانی است که فردی در محیط کار از دست رئیسش عصبانی میشود، اما به دلایل مختلف نمیتواند خشم خود را به رئیس نشان دهد. وقتی فرد به خانه برمیگردد، این خشم را به شکل پرخاشگری یا عصبانیت نسبت به یکی از اعضای خانوادهاش (مثلاً همسر یا فرزندش) بروز می دهد. در واقع، او احساساتش را از هدف اصلی (رئیس) به شخص دیگری که بیارتباط به موضوع است جابهجا میکند.
انکار

انکار (Denial) یکی از مکانیزمهای دفاعی است که در آن فرد از پذیرش واقعیت امتناع میکند، تا از اضطراب ناشی از آن در امان بماند. فرد در حالت انکار ، به طور ناخودآگاه تصمیم میگیرد که واقعیت بیرونی را نادیده بگیرد و به خودش بگوید هیچ مشکلی وجود ندارد. این مکانیسم میتواند در شرایط مختلفی مانند : بیماری، مشکلات مالی، یا پایان یک رابطه ظاهر می شود.
برای مثال: فردی که متوجه میشود که بدهیهایش به سرعت در حال افزایش است. با این حال، به جای پذیرش این واقعیت و برنامهریزی برای کاهش بدهیها، او به خرج کردن ادامه میدهد و می گوید “اوضاع مالی من خوب است و همه این بدهیها را راحت پرداخت میکنم“. او ممکن است برای فرار از اضطراب مربوط به بدهیها، صورتحسابها را نادیده بگیرد یا به خودش بگوید که این مشکل به زودی حل خواهد شد.
در این حالت ، انکار به فرد کمک میکند از نگرانیهای خود درباره وضعیت مالی فرار کند ، اما با ادامه این وضعیت میتواند او را در مشکلات جدی تری فرو ببرد و باعث شود در آینده با فشار مالی بیشتری رو به رو شود.
مثالی دیگر از کاربرد مکانیزم دفاعی انکار:
در جریان عقده ادیپ و الکترا، کودک احساسات عاشقانه و رقابتجویانهای نسبت به والدین خود تجربه میکند که پذیرش آنها میتواند اضطرابآور و گیجکننده باشد. در این مرحله، مکانیسم دفاعی انکار نقش مهمی ایفا میکند؛ کودک ناهشیارانه وجود این احساسات را انکار میکند تا از اضطراب ناشی از آنها رهایی یابد. این انکار، راهی برای محافظت روانی او در برابر ترسهایی مانند ترس از تنبیه یا احساس گناه است و به کودک کمک میکند تا بهتدریج با واقعیت کنار بیاید و مسیر رشد روانی خود را ادامه دهد.
واپس روی
واپس روی (regression) به معنای برگشت به مراحل قبلی رشد در اثر فشار و استرس تعریف می شود.
وقتی لیبیدو، یک مرحله رشدی را گذرانده باشد امکان دارد در مواقع استرس و اضطراب، به آن مرحله قبلی برگردد. این برگشت واپس روی نامیده می شود. واپس روی در کودکان خیلی شایع اند و به راحتی دیده میشوند.
برای مثال، کودکی که به طور کامل از شیر گرفته شده است امکان دارد وقتی برادر یا خواهرش به دنیا می آید، شروع به برگشت به رفتارهای کودکانه ای کند که قبلاً پشت سر گذاشته. مثلاً کودک ممکن است که دوباره پوشک بپوشد، برای جلب توجه والدین به طور غیرمعمولی گریه کند یا از مادرش بخواهد که به او شیر بدهد. این نوع رفتارها معمولاً بهدلیل احساس تهدید یا رقابت با نوزاد جدید و نیاز به توجه بیشتر از سوی والدین است.
برای مثال یک فرد بزرگسال تحت استرس شدید ممکن است به خانه پیش مادرش برود و دیگری تمام روز را در تخت خواب بماند که کاملاً از دنیای سرد و تهدید کننده در امان بماند.
فرافکنی
مکانیزم دفاعی فرافکنی (projection) به معنای نسبت دادن تکانه های ناخواسته به موضوع بیرونی است. در واقع وقتی متوجه می شویم چیزی در وجودمان ناخوشایند و تهدید کننده هست و با خود ایده آل مان فاصله دارد، آن را به بیرون از خودمان فرافکنی می کنیم.
نوع شدید فرافکنی، پارانویا است؛ نوعی اختلال روانی که با هذیانهای قدرتمند، حسادت و گزند و آسیب مشخص میشود. پارانویا پیامد اجتناب ناپذیر فرافکنی نیست، بلکه صرفاً نوع شدید آن است. فرد پارانوئید می گوید: من از او متنفرم، اما چون این نیز اضطراب خیلی زیادی به وجود می آورد، می گوید: او از من متنفر است. در این لحظه این فرد تمام مسئولیت ها را رد می کند. مکانیزم اصلی در همه نوع پارانویا، فرافکنی همراه با هذیان های گزند و آسیب و حسادت است.
به عنوان مثال :
فرض کنید فردی در محل کار احساس میکند که همکارانش به او بیاعتماد هستند یا از او خوششان نمیآید. او ممکن است این احساس را به آنها نسبت دهد و به خودش بگوید: آنها از من بدشان میآید و همیشه سعی میکنند من را اذیت کنند.
در واقع، این حس به این دلیل است که خود او نسبت به همکارانش بیاعتماد است یا حتی ممکن است خودش حس کند که به خوبی کار نمیکند. او با فرافکنی، احساسات و نگرانیهای درونی خود را به دیگران نسبت میدهد، بدون این که متوجه باشد که این احساسات ناشی از افکار و نگرشهای خودش است، نه از طرف همکارانش.
این مکانیسم دفاعی، به فرد کمک میکند که از مواجهه با احساسات ناخوشایند خود دوری کند و آنها را به عوامل خارجی نسبت دهد
درون فکنی
یکی دیگر از مکانیزم های دفاعی فروید درون فکنی(introjection) است.
درحالیکه فرافکنی نسبت دادن تکانه های ناخواسته به موضوعی بیرونی است، درون فکنی مکانیزم دفاعی است که افراد از طریق آن ویژگی های مثبت دیگران را در ایگوی خودشان جذب میکنند. برای مثال امکان دارد یک نوجوان طرز رفتار، ارزش ها یا سبک زندگی هنرپیشه سینما را درون فکنی کند یا بپذیرد. این نوع درون فکنی به نوجوان احساس ارزشمندی کاذب می دهد و احساس حقارت وی را به حداقل می رساند.
فروید، حل شدن عقده ادیپ را نمونه نخستین درون فکنی می دانست. در طول دوره ،ادیپی کودک اقتدار و ارزشهای پدر مادر یا هر دوی آنها را درون فکنی می کند و این درون فکنی به شکل گیری سوپرایگو کمک میکند.
والایش

یکی دیگر از انواع مکانیسم های دفاعی فروید، تصعید یا والایش (sublimation) است. در والایش فرد تمایلات و تکانه های نامطلوب خود را به شکل جامعه پسند و مثبت تبدیل می کند.
به عنوان مثال : فردی که تکانههای پرخاشگرانه قوی دارد، ممکن است به جای این که آنها را به شکل خشونت فیزیکی و آسیب به خودش و دیگران بروز دهد، به شکل ورزشهای رزمی یا بوکس نشان دهد. در این حالت، تخلیه پرخاشگری به شکل مثبتی هدایت میشود که هم برای فرد و هم برای جامعه سودمند است.
مکانیسم دفاعی ابطال
مکانیزم دفاعی ابطال یا خنثی سازی (undoing) به این معناست که فرد تلاش میکند رفتار یا فکر نادرستی که در او احساس گناه ایجاد میکند با انجام رفتاری مخالف، آن ابطال و خنثی کند.
به عنوان مثال :
مکانیزم دفاعی ابطال بیشتر در افرادی با اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) دیده میشود. در این اختلال، فرد افکار و تکانههای ناخوشایند و اضطرابآوری دارد، که باعث احساس گناه یا ترس در او میشود. برای کاهش این احساسات، ممکن است به اعمال تکراری (وسواس عملی) مانند شستن دستها، چک کردن مکرر روی بیاورد تا فکر یا رفتار ناخوشایند خود را خنثی کند.
بهعنوان مثال، فردی که از ترس آلودگی مدام دستهای خود را میشوید، ممکن است این کار را برای خنثیکردن افکار مربوط به آلودگی یا بیماری انجام دهد. این شستن مکرر به نوعی تلاش برای ابطال و خنثی سازی ترسهای او است.
توجیه عقلی

توجیه عقلی (Intellectualization ) روشی است که در آن فرد، برای اجتناب از احساسات و عواطف ناخوشایند متوصل به تفکر انتزاعی ، منطقی و استدلالی می شود.
به عنوان مثال : یک پزشک مراقبتهای ویژه که بیمار جوانی را از دست داده است، ممکن است به جای ابراز احساسات غم و اندوه، با خود بگوید: «این بیمار به خاطر عفونت شدید و مقاومت آنتیبیوتیکی دچار نارسایی چند عضوی شده بود و احتمال زنده ماندن بسیار کم بود.» با این رویکرد، پزشک تلاش میکند با تمرکز بر عوامل پزشکی و علمی مرگ، از احساسات عاطفی دور بماند و بار روانی این تجربه را کاهش دهد.
دونیم سازی

یکی دیگر از مکانیزم های دفاعی ، دو نیم سازی (splitting) است ، که فرد اطرافیان را به دو گروه خوب و بد یا سیاه و سفید یا شیطان و فرشته، تقسیم بندی می کند. فرد نه تنها دیگران، بلکه خودش را هم گاهی اوقات خیلی خوب و گاهی خیلی بد در نظر میگیرد. این مکانیزم دفاعی در اختلال شخصیت مرزی شایع هست.
مثالی از دو نیمسازی را میتوان در روابط عاطفی دید. به عنوان مثال فردی با شریک زندگی خود اختلافی پیدا میکند. اگر این فرد از مکانیزم دو نیمسازی استفاده کند، ممکن است شریکش را ناگهان به عنوان “کاملاً بد” و “شیطانی” ببیند و تمام ویژگیهای مثبت او را فراموش کند، انگار که هیچ خصوصیت مثبتی ندارد. به این ترتیب، تمام رابطه را منفی ارزیابی میکند و در لحظهی ناراحتی قادر به دیدن جنبههای مثبت و خوبیهای طرف مقابل نیست.
همچنین، در حالت برعکس، وقتی همه چیز خوب و آرام است، ممکن است او را کاملاً ایدهآل و بیعیب ببیند، طوری که انگار هیچ ایرادی ندارد. این نگاه صفر و صدی یا “همه یا هیچ” به دیگران، از ویژگیهای مکانیزم دو نیمسازی است که معمولاً در افراد دارای شخصیت مرزی نیز دیده میشود.
گسست
مکانیزم دفاعی گسست یا تجزیه (dissociation) وقتی استفاده می شود که فرد در موقعیتی بسیار تروماتیک و استرس زا قرار گرفته باشد در این اوضاع فرد به صورت ناهشیار از واقعیت فاصله میگرد و جدا می شود. در واقع در اثر روبه رو شدن با استرس هویت یکپارچه فرد از بین می رود.
گسست راهی محافظتی از فرد در برابر استرس های بسیار شدید است. در اثر تجزیه یا گسست فرد ممکن بخش هایی از خاطره استرس زا را فراموش کند.
مثالی ساده برای این حالت، فردی که در یک تصادف رانندگی شدید حضور داشته و بهقدری دچار شوک شده که لحظهی تصادف را اصلاً به خاطر نمیآورد. ذهنش برای محافظت از او ، آن لحظهی دردناک را فراموش کرده.
دلیل تراشی
یکی دیگر از انواع مکانیزم های دفاعی در روانشناسی، دلیل تراشی(justification) است. وقتی فرد به خواسته اش نرسیده و شکست خورده، برای توجیه این شکست میاد و دلیل های جامعه پسندانه ای ارائه میده تا از سرخودرگی حاصل از آن شکست کم کند.
برای مثال ، که فردی در امتحانی رد شده و به جای پذیرش این موضوع که مطالعهاش کافی نبوده، اینطور توجیه میکند که “سؤالات خیلی سخت بوده ، استاد ناجوانمردانه نمره داده است و…” در واقع، با این کار او احساس ناراحتی و سرزنش خود را کاهش میدهد و دلیل رد شدنش را به چیزی غیر از تلاش ناکافیاش نسبت میدهد.
سایر مکانیزم های دفاعی فروید | توضیح |
---|---|
همه توانی | فرد در برخورد با فشار های درونی و بیرونی طوری رفتار میکند که از نیرومندی خاصی برخوردار هست و برتر از دیگران هست |
همانند سازی فرافکن | شخص بخش های ناخوشایند خودش را به دیگران فرافکنی میکند و بعد طوری رفتار میکند تا شخص مقابل با فرافکنی همانند سازی کند و در نهایت کاری میکند تا طرف مقابل براساس آن همانند سازی عمل کند |
خیالبافی | استفاده از تخیل برای ارضا امیال ناکام شده |
جسمانی سازی | پریشانی روانی به شکل علائم جسمانی بیان می شود |
🤓 آزمون مکانیزم های دفاعی فروید
مکانیسم های دفاعی pdf
سوالات متداول
مکانیزم های دفاعی فروید ، راهکارهایی ناهشیار هستند که «من» (Ego) برای کاهش اضطراب و حفظ تعادل روانی به کار میبرد. این اضطراب معمولاً زمانی بهوجود میآید که خواستههای غریزی «نهاد» (Id)، واقعیت بیرونی یا ارزشهای اخلاقی «فرامن» (Superego) با یکدیگر در تضاد قرار میگیرند.
مکانیزمهای دفاعی به فرد کمک میکنند تا احساسات، افکار یا واقعیتهای ناراحتکننده را بهگونهای تغییر دهد یا تحریف کند تا بتواند با آنها کنار بیاید، بدون آنکه از وجود این فرایند آگاه باشد.
در واقع، این مکانیزمها نوعی خودفریبی ناخودآگاهاند که در کوتاهمدت مفیدند، اما اگر به شکل افراطی یا مزمن استفاده شوند، ممکن است سلامت روان را به خطر بیندازند.
مثال برای خیالپردازی (Fantasy):
فردی که در روابط واقعی احساس ناتوانی یا طردشدگی میکند، ساعتها خودش را در نقش یک قهرمان محبوب یا فرد موفق در جمعی ایدهآل تصور میکند تا از واقعیت ناراحتکننده فاصله بگیرد.
جسمانیسازی (Somatization):
فردی که به دلیل استرس شدید در محل کار دچار اضطراب است، ممکن است بدون وجود علت پزشکی مشخص، دچار سردردهای مکرر یا مشکلات گوارشی شود. در اینجا، بدن بهعنوان زبان ناخودآگاه عمل میکند و ناراحتیهای روانی را بهصورت علائم فیزیکی بیان میکند
انواع مکانیزم های دفاعی در روانشناسی بهطور خلاصه شامل موارد زیر هستند:
انکار: نپذیرفتن واقعیت ناخوشایند.
سرکوبی: کنارزدن ناخودآگاه افکار یا خاطرات دردناک.
جابهجایی: تخلیه احساسات روی فرد یا چیزی امنتر.
فرافکنی: نسبتدادن احساسات خود به دیگران.
دلیلتراشی: توجیه منطقی برای رفتار ناپذیرفتنی.
والایش: تبدیل انرژی منفی به فعالیتی مفید.
ماخذ: b2n.ir
چه قدر این مطلب براتون مفید بود؟
میانگین 0 / 5. افراد 0
